با این حال، این همه‌گیری درس‌های بسیار مهمی برای حل چالش‌های پیش‌روی جوامع انسانی خواهد داشت. یکی از درس‌های بسیار مهم اقتصادی در دوران کرونا نقش کلیدی دولت‌ها و نهاد‌ها در‌ مهار بحران و کاهش اثرات منفی آن بر وضعیت اقتصادی بود. برای مثال الگویی که دولت آلمان در دوران همه‌گیری در پیش گرفت، توسط بسیاری دیگر از کشورها به‌عنوان‌ یک راه‌حل کوتاه‌مدت برای کنترل اثرات سوء همه‌گیری استفاده شد. در این سیاست دولت به بنگاه‌های اقتصادی کمک می‌کند تا به جای اخراج کارگران و کاهش نیروی کار، حقوق کمتری را بابت ساعات کمتر پرداخت کنند و در عین حال بابت کاهش ساعات کار و کاهش دستمزد، دولت به‌کارگران کمک‌هزینه‌ای را پرداخت می‌کند. استفاده از این الگو باعث می‌شود تا هم کارگران بابت از دست رفتن اشتغال خود نگران نباشند‌ و هم‌بنگاه‌های اقتصادی بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند. در عین حال در این الگو پس از فروکش کردن همه‌گیری، اقتصاد سریع‌تر به حالت نرمال بازخواهد گشت. این الگو و تثبیت نقش دولت‌ها به‌عنوان آخرین پناهگاه نجات‌ اقتصاد در شرایط بحران‌های فراگیر می‌تواند در کاهش اثرات بحران‌های این‌چنینی نقش کلیدی داشته باشد.

از این پس بهداشت، سلامت و پیشگیری یکی از مهم‌ترین فاکتورهای نوظهور اقتصادی خواهد بود و آزمایش‌های پزشکی برای کنترل و جلوگیری از همه‌گیری بخشی از روال زندگی در جوامع خواهد شد. بحران کرونا نقش مهمی در شکست احزاب سیاسی در کشورهای مختلف داشته است و سلامت و بهداشت تبدیل به اولویت اول دولت‌ها خواهد شد. بخش مهمی از سبد هزینه خانوارها را هزینه‌های مربوط به سلامت تشکیل خواهد داد؛ همان‌گونه که در سال‌های اخیر هزینه‌های آموزش فرزندان نقش مهمی در سبد هزینه‌های خانواده داشته است. اهمیت نقش هزینه‌های سلامت و بهداشت در سبد هزینه خانوار نشان‌دهنده رشد افکار عمومی است.

همچنین کرونا نقش بسیار مهمی در فراگیر شدن استفاده از فناوری‌های نوین و دیجیتال در بهداشت، آموزش و فعالیت‌های اقتصادی از راه دور داشته است؛ به‌گونه‌ای‌که نحوه کار در بسیاری از بخش‌های اقتصادی و صنایع برای همیشه تغییر خواهد کرد. کار‌کردن در منزل و دورکاری از این پس به‌عنوان یک الگوی جدید کاری، فراگیری بیشتری پیدا خواهد کرد.

طی دهه‌های گذشته دولت‌ها تنها به دنبال منافع خود حتی به قیمت ضربه زدن به منافع سایر دولت‌ها بودند و در این مسیر از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کردند. بسیاری از جنگ‌ها و تعارض‌های دولت‌ها در قرن گذشته ناشی از همین تضاد منافع بود که در مواردی مانند جنگ‌های جهانی اول و دوم خسارت‌های سنگینی به جوامع بشری وارد کرده است. اما در بحران همه‌گیری تمام دولت‌ها و جوامع یک دشمن مشترک به نام ویروس کرونا پیدا کردند که این دشمن مشترک منجر به همکاری و همگرایی دولت‌ها و جوامع انسانی برای مبارزه با آن شد. در این بحران مردمان کشورهای ثروتمند و فقیر تجربه مشابهی را در مواجهه با یک دشمن مشترک از سر گذراندند که این تجربه منجر به همدلی و همگرایی بیشتر انسان‌ها شده است. این همگرایی و توجه به منافع مشترک بشری می‌تواند تنها راه برای حل سایر مشکلات جهانی پیش‌رو همانند مبارزه با فقر، جلوگیری از تغییرات آب و هوایی، بهداشت جهانی، چالش‌های زیست‌محیطی و تجارت جهانی باشد. در صورت عدم همگرایی و همکاری کشورها، این چالش‌های جهانی ادامه حیات بشر روی زمین را به‌ مخاطره خواهد انداخت. به‌عبارت دیگر برای حل مشکلات جهانی نیاز به یک پارادیم جدید برای بازسازی اقتصاد جهانی و برطرف کردن فقر و تبعیض و نابرابری در دنیا است و این پارادیم جدید تنها با جایگزین شدن همگرایی و همکاری دولت‌ها و حکومت‌ها به جای رقابت‌های مخرب رخ خواهد داد.

*دکتر ایمان نوربخش