به گزارش خبرنگار خانواده رمز فردا برخی کارشناسان معتقدند که آمار طلاق در ایام کرونا افزایش یافته است. این بیماری با رخنه کردن به کانون گرم خانواده موجب افزایش تب اختلافات خانوادگی شده است. اگرچه اختلاف در ایام پیش از کرونا هم در بین خانواده‌ها وجود داشته است اما در دوران خانه‌نشینی کرونا بدون ورود عضوی غریبه افراد روزگارشان را با تنش و مشاجره سپری می‌کنند.

مشکلاتی که کرونا برای خانواده‌ها ایجاد کرده است

زمانی‌که به دلایلی از جمله شیوع ویروس کرونا تمامی جوانب زندگی‌ها تحت تاثیر قرار می گیرد، از وضعیت مالی خانواده‌ها گرفته تا سلامت روح و روان و هر کدام به نوعی دچار بحران می‌شوند، در این شرایط نظم درونی خانواده به هم می‌ریزد و زمینه برای گسترش خشونت، ناآرامی، تنهایی و تشنج و انزجار فراهم می‌شود.

حتی روابط زناشویی افراد هم از این بحران در امان نیست و تحت تاثیر قرار می‌گیرد. بسیاری از افراد در ایام کرونا یا شغل خود را از دست دادند و یا ورشکست شدند در این شرایط نابه‌سامان مالی روابط زوجین دچار فشار می‌شود و در مواردی حتی دو طرف توان ادامه زندگی با یکدیگر را از دست می‌دهند.

بر طبق آمار اورژانس اجتماعی شرایط کرونا منجر به ایجاد خشونت‌های خانوادگی شده است که تشدید این خشونت‌ها ممکن است زوجین را از ادامه زندگی بازدارد. در واقع می‌توان گفت یکی از عوامل مهم در بروز خشونت‌های خانگی کم شدن میزان صبر و تحمل افراد و کم حوصلگی در بین اعضا خانواده است.

در هرخانواده‌ای تلخی و ایام غم وجود دارد که برای ادامه زندگی و آرامش در کانون خانواده هر کدام از اعضا سعی می‌کنندآن ایام را فراموش کنند، اما بحران کرونا و فشارهای ناشی از آن می‌تواند باعث مرور آن خاطرات شود و به یکباره فضای خانواده را مملو از تنش کند و همچنین برخی افراد برای فرار از فشارهای ناشی از کرونا به مواد مخدر و الکل روی می‌آورند که این امر نیز زمینه‌ی بروز اختلافات خانوادگی است.

کاهش رابطه جنسی در ایام کرونا

استرس معضلی است که با اپیدمی کرونا در بین افراد جامعه به شدت افزایش یافته است. برخی صاحب نظران بر این باورند افرادی که استرس را تجربه می‌کنند تمایل به ایجاد روابط جنسی در آنها کم می‌شود. رابطه زناشویی یک تجربه لذت‌بخش است که وقتی زوجین به توجه به شرایط ایجابی دچار آن می‌شوند، داشتن این رابطه نمی تواند چندان برای آنها لذت‌بخش باشد و بالطبع علاوه بر این‌که نمی تواند استرس را کم کند بلکه می‌تواند عاملی برای تشدید استرس هم باشد.

کرونا به عمیق شدن شکاف طلاق عاطفی دامن می‌زند

تمامی این موارد می‌تواند زمینه ساز طلاق عاطفی در خانواده باشد طلاق عاطفی درست در زمانی اتفاق می‌افتد که زوجین نسبت به یکدیگر بی‌انگیزه می‌شوند و اگر ساعتها هم در کنار یکدیگر باشند حرفی برای گفتن ندارند، حتی برای اختلاف و دعوا هم بهانه‌ای وجود ندارد و افراد دچار بی‌تفاوتی نسبت به یکدیگر می‌شوند. بی تفاوتی آخرین مرحله روابط احساسی بین زن و مرد است در این شرایط زوجین باهم زندگی می کنند ولی فقط جسم خاکی آنان با هم است و هیچ تعلق روحی و روانی نسبت به هم ندارند و در این بحران زمینه انحرافات اخلاقی و آسیب های اجتماعی، روحی و روانی پیش می‌آید.

طلاق عاطفی زمینه‌ساز طلاق کرونایی

آنچه حائز اهمیت است موضوع افزایش طلاق در بین زوج‌هایی است که، ممکن است تنش‌های شرایط جدید کرونا فرصت سازش را از بین ببرد و اوضاع آنان را بدتر کند و مشکلات بروز و ظهور بیشتری داشته باشد تا جایی‌که مبحث طلاق رسمی مطرح می‌شود.

در واقع مراقبت‌های بیش از حد و اضطراب‌های دوران کرونا در بروز طلاق عاطفی اثرگذار بوده است. زوج‌ها در وضعیت شیوع بیماری کرونا، مسائل کوچک را بزرگ می‌کنند به طوری که اضطراب زوج ها در وضعیت کرونا برای همدیگر قابل درک نیست، مسائل کوچک زمینه‌ساز مسائل بزرگ می شود و به دلیل نبود همدلی نیز توجه و تمرکز همسر بر افراد خانواده به خارج از خانه می‌رود که این باعث دور شدن زن و شوهر از همدیگر است.

طلاق عاطفی به تعبیری، مقدمه و زیربنای طلاق قانونی(رسمی) است که قبلا در سال پنجم ازدواج رخ می‌داد اما براساس آمار در حال حاضر، طلاق عاطفی از ۶ ماه نخست زندگی شروع شده و بسیاری از زوجین در بازه سه ساله نخست زندگی به این نوع طلاق پی می‌برند.

ماندگاری طلاق عاطفی به خاطر فرزندان

در بسیاری موارد طلاق عاطفی به دلیل وجود فرزندان ادامه می‌یابد تداوم طلاق عاطفی زن و شوهر باعث ایجاد خلأ عاطفی و تعارض تربیتی فرزندان می‌شود و فرزندان اضطرابی با وسواس فکری و اعتماد به نفس پایین تربیت می‌شوند که فرزندان در روابط آینده و تشکیل خانواده دچار مشکلات عدیده‌ای می‌شوند و این چرخه معیوب و آسیب‌های موجود ممکن است در افراد دیگر هم تکرار شود.

اهمیت نقاط اشتراک پیش از ازدواج

در بررسی ابعاد طلاق عاطفی، کلید واژه «اشتراک» بسیار مهم است. وجوه اشتراکی مانند اعتقادات، اخلاق، سن، ارزش‌ها، رفتارها، خواسته‌ها و… همه به قبل از ازدواج برمی‌گردد. بنابراین در ابتدای ازدواج صادق باشیم و مشکلات را سربسته حل نکنیم. همه چیز را باید شفاف بیان کنیم. باید دوباره در رابطه مان بازنگری کنیم و درباره مسائل گذشته که مرتبط با اوضاع و احوال حاضرمان است حرف بزنیم تا بتوانیم نقاط مشترک گمشده را بار دیگر پیدا کنیم.

اهمیت مشاوره قبل از ازدواج

از آنجایی که عمده طلاق‌های عاطفی ناشی از نداشتن شناخت مرد و زن در قبل از ازدواج است بنابراین برای جلوگیری از بروز این نوع طلاق مشاوره قبل از ازدواج می‌تواند در شناخت طرفین‌ موثر باشد. باید مسائلی از جمله افسردگی، وسواس و دیگر بیماری‌های روح و روان را قبل از ازدواج برطرف کنیم و به تمامی مؤلفه‌های ازدواج توجه و فقط به صرف شاخص قرار دادن یک مؤلفه اکتفا نکنیم.

بررسی زندگی‌های مشترک نشان می‌دهد که متاسفانه بسیاری از افراد تنها یک مؤلفه ازدواج مثل زیبایی، مذهب، اشتغال و … را اولویت قرار داده و دیگر اشتراک‌ها و یا خواسته‌ها را تطابق نداده‌اند. از همه مهم‌تر اینکه اول باید خودمان را خوب خوب بشناسیم تا در زندگی مشترک بتوانیم دیگری را درک کرده و تعارض‌ها را کمتر کنیم.

در پایان لازم به ذکر است بروز و ظهور و افزایش پدیده طلاق عاطفی در شرایطی که افراد می‌توانند از در کنار هم بودن لذت ببرند به دلیل این است که نظام خانواده بر اساس حضور مرد در بیرون از منزل برای کسب درآمد و تامین مخارج بنا شده و حضور زن در خانه برای تامین امور منزل شکل گرفته است، البته بچه‌ها هم در مقطعی موظف به ترک منزل و حضور در مدرسه و دانشگاه هستند و هنگامی‌که افراد در جایگاه خود فعالیت نمی‌کنند و از نظام ساختاری که به اشتباه بنا شده است خارج می‌شوند به دنبال آن ناهنجاری‌ها و تنش‌ها در خانواده افزایش پیدا می‌کند و موجب بحرانی بزرگ به اسم طلاق عاطفی می‌شود.