دلتنگی که عارض میشد، «نوشتن» دوا بود. کاغذها درد هجران را در سینه میفشردند و رهسپار مسافتها میشدند تا مویه مجنونها را به گوش لیلیشان برسانند. بسیار عاشقان مهجور، معشوقان چشمانتظار، مادران بیتاب، پدران غمگین، سربازان خسته، مهاجران دردمند، دبیران و والیان محتسبمنش بر کاغذی قلم میزدند و مینگاشتند تا برسد به مقصدی که یک نفر آن را بخواند.
به گزارش رمز فردا ، «نامهنویسی» در تمام اعصار بوده است؛ هرجا که انسانی میزیسته، احساساتی مستولی میشده، احوالاتی اهمیت پیدا میکرده و انگشتانی را به تحریر وامیداشته است. سیاقِ ارسالِ نوشتار در هر دوره در مقایسه با دیگر دورهها دستخوش تغییرات زیادی شده است. روزگاری مردمان دستبهدامن کبوترها میشدند، زمانهای تلگراف زحمتِ تلگرام را میکشید و دورانی، پستچیها، این قاصدانِ شادیآور، نامه میرساندند. اما این روزها، هرکس پیکِ خودش است. گوشی را به دست میگیریم، هرمقدار که بخواهیم، بدون نگرانی از تمام شدنِ جوهر و کاغذ، کاراکترها را کنار هم میچینیم، دکمهای را میفشاریم و نامه در پلکبرهمزدنی ارسال میشود.
نامهها هم مثل خیلی چیزهای دیگر محتواهای متفاوتی دارند؛ دانشجویان، کارمندان، مدیران، سیاستمداران و بسیاری از افرادی که در ادارات مشغولاند، با دنیای نامهها بیگانه نیستند و برای مکاتبات سازمانی و پیش بُردن امور مختلف، از آن زیاد استفاده میکنند. اما حالا که تقریباً همهچیز در حال الکترونیکی شدن است، مراسلات اداری هم از طریق سامانهها و سایتها رد و بدل میشوند و دوران کاغذپراکنی ور افتاده است. از نامههای کاغذی اداری که گذر کنیم، روند پیشرفت هر امر نوستالژیک را مدرنیزه میکند. «اسلولی» (Slowly) پیامرسان نامهبازهاست. هر چیزی که در آن نوشته میشود، موضوع، گیرنده، فرستنده، مبداء، مقصد و تمبر دارد. هر نامه برای رسیدن با توجه به مختصات جغرافیایی و مسافت میان گیرنده و فرستنده، زمان میطلبد؛ مثلاً اگر فاصله تهران تا شیراز ۱۰ ساعت باشد، مدتزمانی که طول میکشد تا نامه الکترونیک از تهران به شیراز برسد، ۱۰ ساعت خواهد بود. شاید در ظاهر، این ویژگی عجیب و بیمعنا بهنظر برسد، اما برای علاقهمندان به نگارش و ارتباطات، هیجانانگیز تعبیر میشود. یکی از افراد فعال در اسلولی، خانمی بیستواندیساله و دانشجوی پزشکی است که درباره این پیامرسان اینطور میگوید: «جذابیت اسلولی در دستهبندی موضوعاتِ موردمکالمه، طولانی و واقعی بودن زمان رسیدن پیام و ارتباطگیری با افرادی است که بهجز قلمشان چیزِ دیگری از آنان نمیدانیم. اسلولی بسترِ سالم و پویایی دارد و برای افرادی که برای ارتباطگیری با دشواریهایی روبهرو هستند، مناسب است. در این پیامرسان میتوان با افراد دیگری که در ایران زندگی نمیکنند، ارتباط گرفت، برایشان نامه نوشت و از احوالات درونشان باخبر شد و مشخصاً بستر مناسبی برای پیامهای ضروری نیست.»
چاپارهای باستان، ایلچیهای قدیم، نامهرسانهای دیروز و پیکهای امروز همگی رسولانی هستند که بر کویرِ چشمانتظاران میبارند. نام یکی از این افراد آقای کیخسروی است. ۴۰ سال سن دارد و بهمدت ۲۰ سال نامهرسان بوده و حالا در پست تهران مسئولیت اداری دارد. او در این روزها که با روز جهانی پست مصادف بوده از سالهای طولانی نامهنگاری در ایران میگوید، اینکه در ابتدای کارش روزانه حجم بسیاری نامه در کنار بستهها ارسال میشد و حالا بستهها و خریدهای اینترنتی جای «پاکتهای سفید سبکبال» را گرفتهاند. آقای کیخسروی میگوید: «دوران نامهنگاری پستی بهطور تقریبی از میان رفته و نامههایی که حاوی حسبحالنویسیهای شخصی بوده، جایش را به مرسولات پستی مثل مدارک شناسایی، شناسنامه، گواهینامه، کارتملی، مدارک دانشگاهی و کاری، اظهارنامهها و چکها و غیره داده است. تعداد نامههای خصوصی بهشدّت کاهش پیدا کرده؛ حتی میتوان گفت عموم این نوع نامهها، تنها مرسولات بعضی دانشآموزانی است که تازه نامهنویسی را یاد گرفتهاند و دیگر سربازان دور از خانواده هم، بهجای نامه نوشتن، تماس میگیرند.»
آقای کیخسروی از معضلات پستچیها صحبت میکند، از اینکه حمل بسته از نامه دشوارتر است، چراکه برای ارسال نامه موتور کفایت میکند اما برای ارسال بسته که حجم بیشتری دارد، تنها ماشین پاسخگوست و در ترافیک کلانشهرها، خصوصاً تهران، کار پستچیها بهمراتب سختتر میشود. او از پوششدهی پست میگوید، از اینکه پست ایران با دریافت کمترین هزینه، ارسال به دورترین نقاط ورای مرزهای داخلی را هم میپذیرد و همین امر باعث میشود که ضرر زیادی را متحمل شود. اما با تمام این اوصاف، میتوان ادعا کرد «پست» یکی از کارآمدترین مجموعههای کشور است.
منبع : ایسنا