سه شنبه , آذر ۱۳ ۱۴۰۳

“مشارکت” مفهومی دو سویه است

داشتن یک جامعه همراه با حکومت ارتباطی مستقیم و مستحکم با رشد و آگاهی اجتماعی و به قولی بینش و بصیرت عمومی می باشد. اینکه افراد نیازها و ضرورت های حکومت خویش را در عرصه های مختلف درک کنند و در صورت لزوم با مشارکت خود در حوزه های مدنظر توان و قوای نظام حاکم را افزایش دهند.
"مشارکت" مفهومی دو سویه است

داشتن یک جامعه همراه با حکومت ارتباطی مستقیم و مستحکم با رشد و آگاهی اجتماعی و به قولی بینش و بصیرت عمومی می باشد. اینکه افراد نیازها و ضرورت های حکومت خویش را در عرصه های مختلف درک کنند و در صورت لزوم با مشارکت خود در حوزه های مدنظر توان و قوای نظام حاکم را افزایش دهند.
مولفه های بسیاری برای پرورش و تربیت چنین جامعه ای ملاک است و از عوامل مختلف فرهنگی و اجتماعی گرفته تا سلایق سیاسی و اقتصادی برای شکل گیری مشارکت عمومی ضروری است.اما چالش اساسی در این عرصه زمانی باعث افتراق میان جامعه و حکومت می گردد که رابطه میان طرفین به صورت یکطرفه مورد توقع و انتظار باشد.
در برخی تفاسیر نسبت به رابطه دوسویه میان حکومت و جامعه گفته می شود که این دو نسبت به هم حق و حقوقی دارند. اما این تفسیری اشتباه و مغلطه آمیز است.
چرا که در ماهیت میان مردم و مسئولان یک حقانیت وجود دارد که از سوی مردم به مسئولانشان واگذار می شود و در مقابل این واگذاری، کارگزاران نسبت به مردم مسئولیت دارند و حقی از آنها برگردن مردم نیست. چرا که در قبال مسئولیتی که پذیرفته اند هم امتیاز اعتماد عمومی را کسب می کنند و هم نسبت به خدماتی که ارائه می کنند دستمزد و حقوق می گیرند.
اما یک وجه مشترک میان این دو وجود دارد و آن “منافع ملی” است. در این مسئله بحث مشارکت عمومی و همراهی با حاکمیت معنا و مفهوم پیدا می کند. منافع ملی چیزی جدای از منافع ملت نیست؛ اگر در این مسیر حکومت گام های موثر در راستای بهبود وضعیت مردم در عرصه های مختلف بردارد، قطعاً گزینه مشارکت به صورت خودجوش متبلور می شود و همگرایی لازم برای عبور از موانع مختلف داخلی و خارجی میان ملت و حکومت شکل
می گیرد.
درغیراین صورت و اگر نیازها و خواسته های حکومت
به گونه ای باشد که برای تحقق آنها به مشارکت عمومی نیازمند باشد و پس از رفع نیاز درصدد ادای مسئولیت و تعهدات خود(نه جبران عمل مردم!) برنیاید، خیلی طبیعی است که از میزان این مشارکت کاسته خواهد شد و در این بین منافع ملی و در حقیقت منافع مردم آسیب
خواهد دید.
لذا به نظرمنطقی نیست که حکومت و ملت را از هم جدا بدانیم و حق وحقوقی را به طور جداگانه برای آنها تعریف کنیم. باید بپذیریم که حکومت برخواسته از رأی اعتماد مردم است که به کارگزاران داده
می شود تا به ملت و کشور خدمت کنند.
هرچه میزان این خدمت و ادای مسئولیت همراستا با نیازها و خواسته های مردم باشد،جامعه به صورت خودکار همراهی و همیاری بیشتری خواهد داشت در غیر این صورت نتیجه مشخص است که چه خواهد شد.

منبع : آفرینش

این مطالب را نیز ببینید!

رای برای تغییر یک سرنوشت مبهم

زمان بسیار کمی تا انتخابات مانده است و من ناامیدتر و دلگیر تر از همیشه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *