هر چه رفتم جلوتر و به ظاهر تحصیل کرده تر و مجرب تر شدم همیشه با خودم فکر می کردم عصاره ی آنچه به دست آوردی را چگونه می توانی توصیف کنی ؛ با کوتاه ترین واژه ها یا شاید با یک واژه .الان به طور قطغ و محکم می توانم بگویم زندگی و دنیای ما ((تعادل))است.تعادلی که شاید هیچ راه گریزی از آن نداشته و ریشه در عدالتی دارد که ما بدنبال آن هستیم .در کودکی همیشه بزرگترها می گفتند :هر سر بالایی یک سر ازیری داره اگر نون و تره نخوری فرصت نون و کره خوردن بدست نمیاری کمی بزرگتر که شدیم این مفهوم را به عنوان یک عبارت اخلاقی در گوش ما زمزمه می کردند :کار نیک تو داخل رود دجله بنداز مطمئن باش روزی در بیابان خشک همان کار نیک به مدد و یاری تو خواهد آمد .بله چه بخواهیم چه نخواهیم ((تعادل))همانند یک الاکلنگ عمل می کند روزی ؛رو به بالا می بره و روزی ممکن است پایین بیاره .بالا رفتن و بالا موندن وابسته به رفتارهای درست و عملکرد خودمان است و نباید جای هیچ گله ای باشد. اگر به زمین و محیط زیست خود ظلم کنیم قطعا نباید از سوی زمین و آسمان منتظر پاداش باشیم بلکه به طور قطع و انتظار کم آبی ؛ آلودگی ؛خشکسالی و سیل دور از ذهن نیست .واژه هایی همچون ((کارما))؛((اثربوم رنگ ))همان تعادل است که باادبیات روانشناسانه کمی آمیخته و لعاب داده اند.دنیا تعادل است .اعمال ما به خودمان بر می گردد ؛اعمال جمعی ما به عنوان یک جامعه در وسعت بزرگتر نیز به همان جامعه بازتاب پیدا می کند. بیلان کار خود را ببینیم اگر بد می کنیم انتظار خوب ؛ بی فایده و دور از عقل است .بیلان اجتماعی ؛اقتصادی ؛فرهنگی و سیاسی یک جامعه نیز به خوبی می تواند نقش تعادل را نشان دهد .سرمایه گذاری در آموزش و بهداشت جامعه ای سرزنده و کوشا را در آینده خواهد داد.
*دکتر حسن گیوریان ؛(عضو هیئت علمی دانشگاه)