مهدی دلبری، کارشناس بازار سرمایه، چشمانداز بورس در دولت سیدابراهیم رئیسی را وابسته به تیم اقتصادی دولت او میداند و معتقد است بهبود وضعیت بازار راهحلهای شجاعانه میخواهد. او به «دنیایاقتصاد» میگوید: آقای رئیسی و سایر کاندیداها در دوران تبلیغات انتخاباتی برنامههای کلی برای بازار دادند. با این حال مشکلات کشور مشخص است و راهحلهای شجاعانه میخواهند که امیدوارم تیم و کابینه جدید جسارت تصمیمگیری در حوزه مسائل اصلی اقتصاد مثل تورم، اشتغال و کسری بودجه را داشته باشند.
قیمتگذاری دستوری مساوی با توزیع رانت
دلبری یکی از مشکلات و معضلات را قیمتگذاری دستوری و آن را باعث ایجاد رانت برای عدهای خاص میداند و یادآور میشود: اکنون در کشور حداقل ۷۰۰ هزار میلیارد تومان رانت انرژی وجود دارد که به صورت سوخت ارزان توزیع میشود و همچنین با قیمتگذاری دستوری مبلغی حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان رانت در صنایع مختلف مثل خودرو و… توزیع میشود. نیاز است که آقای رئیسی در اینباره تصمیم شجاعانه بگیرد تا قیمتها قیمتها متعادل شود.این کارشناس بازار سرمایه میافزاید: دو قیمتی بودن منجر به توزیع رانت در همه صنایع میشود؛ از جمله صنایع خودرویی، غذایی، فلزات و پتروشیمی و یکی از مشکلات اصلی اقتصاد کشور همین موضوع است. اگر این مشکل حل شود اثر مثبتی روی بازار خواهد داشت.
لزوم برطرف کردن معضل کسری بودجه
وی با بیان اینکه «ریسک بعدی بازار که آقای رئیسی باید درباره آن تصمیمگیری کند مساله تورم و کسری بودجه وحشتناکی است که در کشور وجود دارد» میگوید: کسری بودجه تا یکی دو سال پیش متغیر مهمی در اقتصاد کلان کشور نبود ولی در یکی دو سال اخیر متغیر تاثیرگذاری شده است. راهحلی که دولت آقای روحانی برای جبران این کسری بودجه در نظر گرفت، انتشار اوراق بود. انتشار اوراق کوتاهمدت با این نگاه که شرایط سیاسی بهتری را تجربه کنیم، راهحل موفقی نبوده و حداقل باید به سمت انتشار اوراق بینالمللی یا تمدید اوراق برویم و کسری بودجه را حذف کنیم.
رفتار دولت با بورس فصلی نباشد
دلبری اضافه میکند: بعد از حل معضل قیمتگذاری دستوری و کسری بودجه، رفتار دولت با بازار سرمایه نکته مهم دیگری است که باید دولت جدید به آن توجه کند. دولت نقش پررنگی در بازار سرمایه پیدا کرده است که هم میخواهد اوراق تامین مالی بفروشد، هم سهام بفروشد و هم نقش نظارتی و رگولاتوری خود را داشته باشد؛ یعنی هم میخواهد سیاستگذاری کند و هم تامین مالی از بازار داشته باشد. اینها نیازمند این است که یک رفتار عقلایی با بازار داشته باشد و مثل سال ۹۹ نباشد که رفتار دولت با بازار رفتار فصلی باشد یعنی در فصلی که بازار خوب بود تا توانست سهام فروخت و بعد شروع کرد به فروش اوراق. به عبارت دیگر دولت از بازار سرمایه هم تامین مالی میکرد و هم سیاستگذاری؛ یعنی مالیاتش را میگرفت، هزینه سوخت پتروشیمی و فلزات را هم بالا میبرد، عوارض صادراتی هم وضع میکرد و ممنوعیت صادراتی هم روی محصولات شرکتها میگذاشت و عملا یک رفتار غیرعادلانه و غیرمنصفانه با بازار سرمایه داشت.
آزادسازی سهام عدالت خوب بود اما…
دلبری آزادسازی سهام عدالت را اتفاق خیلی خوبی برای بازار میداند که منجر شد سرمایهها به سمت این بازار سرازیر شود اما میگوید: مسیر درستی تعریف نشد و عرضه اولیهها طعمهای شد و مردم گرفتار نوسانات بازار سرمایه شدند. او معتقد است اگر میخواهیم افراد بیشتری را درگیر بازار سرمایه کنیم نیاز نیست که همه به صورت مستقیم وارد بازار شوند و باید مردم را به سمت سرمایهگذاری غیرمستقیم سوق داد.
مزیتهای صندوقهای سرمایهگذاری بیشتر شود
او با تاکید بر اینکه باید روی مزیتهای صندوقهای سرمایهگذاری کار شود، میگوید: صندوقها در صدور و ابطال تاثیر زیادی دارند و دست مدیران در قیمتهای کارشناسی که اعمال میکنند، خیلی باز است. تضاد منافع زیادی در صندوقهای سرمایهگذاری داریم که این تضاد منافع هم باید حل شود. حتما باید مدیران صندوقهای سرمایهگذاری معاملات خود را افشا کنند و رزومه مدیران سرمایهگذاری و تیمی که تصمیمگیر هستند باید رزومه دقیقتر و شفافتری باشد.
تنها راه صحیح ورود مردم به بورس، صندوقهای سرمایهگذاری است
این کارشناس بازار سرمایه راه صحیح ورود مردم به بورس را فقط از طریق صندوقهای سرمایهگذاری و به صورت غیرمستقیم میداند و توضیح میدهد: روش مستقیم، روشی است که مردم را درگیر پروندههای کلاهبرداری میکند، یا درگیر حاشیههای فضای مجازی میشوند و مهمتر اینکه هیچ وقت هم پاسخگویی و نگاه مسوولانه به آنها وجود نخواهد داشت. بنابراین باید روی مزیتهای این صندوقها کار شود و هزینههای انجام کار را باید در صندوقها پایین بیاوریم و تا جایی که میشود مزیتها را ایجاد کنیم.دلبری با بیان اینکه «نیازی نیست که عرضه اولیهها به مردم تخصیص داده شود» میگوید: عرضه اولیهها باید فقط به صندوقها تخصیص داده شود تا مردم ترغیب شوند که به سمت سرمایهگذاری غیرمستقیم از طریق صندوقها بروند تا این منابع، منابع ماندگاری شوند.
منبع : دنیای اقتصاد