بیماری هلندی به این شکل است که کشوری که دو بخش قابل تجارت (صنعت) و غیرقابل تجارت (زمین و ساختمان) دارد، بهواسطه رشد بخش غیرقابل تجارت خود، به مرور زمان بخش قابل تجارت ضعیفتری خواهد داشت. به بیان سادهتر، منابع سرشار نفتی به درآمدهای بادآورده در کشور منجر میشود و چون مکانیزمی برای جذب (Absorb) این درآمدها در بخش قابل تجارت وجود ندارد، آنها به سمت بخش غیرقابل تجارت میروند. نتیجه آنکه بخش مولد مثل صنعت روز به روز نحیفتر میشود و بخش غیرمولد مثل زمین و ساختمان متورمتر میشود.
کشورهای اروپایی مثل نروژ با کاربست ایده صندوقهای توسعه ملی، درآمدهای نفتی خود را به سمت بازارهای بینالمللی هدایت کردند و بیماری هلندی خود را اینگونه درمان کردند. اما این راهحل در اقتصادهای با درجه آزادی سرمایه بالا و متصل به بازارهای جهانی سودمند بوده است. آنچنانکه امروزه صندوق توسعه ملی در ایران کارکرد خود را از دست داده و به جای آنکه مکانیزم سرمایهگذاری درآمدهای نفتی باشد، مبدل به قلک دولت برای جبران کسریهای بودجه شده است. حال در این شرایط که عملا امکان هدایت درآمدهای نفتی به بازارهای جهانی به دلایل مختلف نظیر تحریم وجود ندارد و بخش تولید نیز توان جذب این منابع را در خود نمیبیند، چطور میتوان بیماری هلندی را درمان کرد؟ آیا توسعه ظرفیتهای صنعت رمزارز نظیر بیتکوین میتواند راهگشا باشد؟
۱- رمزارز در برابر نفت
چین و روسیه بهعنوان بزرگترین شرکای تجاری ایران، بیشترین ذخایر رمزارز از جمله بیتکوین را دارند. از این رو تهاتر نفت با رمزارز فارغ از اینکه بسیاری از مشکلات تحریم شبکه بانکی و پولی را مرتفع میسازد، عملا همان مکانیزم صندوق توسعه ملی را در سرمایهگذاری منابع نفتی انجام میدهد. البته مکانیزم درمان بیماری هلندی در ایران زمانی از این کانال تحقق مییابد که ذخایر رمزارز در ردیف منابع ترازنامه بانک مرکزی جای نگیرد و بهعنوان ذخیره در صندوق توسعه ملی باقی بماند. در این روش صندوق توسعه ملی والت رمزارز است که اتفاقا کلید آن در دست دولت و بانک مرکزی نخواهد بود.
۲- واردات زیرساختهای رمزارز در برابر نفت
چین بهعنوان کشور صاحب تکنولوژی سختافزاری استخراج رمزارز و روسیه بهعنوان یکی از قطبهای نرمافزاری در حوزه کریپتو میتوانند جریان واردات تجهیزات و نرمافزارهای مرتبط را برای ایران ایجاد کنند. با توجه به اینکه ایران اخیرا به عضویت کامل پیمان شانگهای درآمده است، میتوان حکمرانی نفت را به سمتی برد که درآمدهای نفتی به جای اینکه صرف کالاهای مصرفی شود، جریان واردات تکنولوژیهای رمزارز را تقویت کند. ذهنیت فعلی سیاستگذار از فرآیند استخراج، ذهنیتی معطوف به نسلهای اول بلاکچین است که مقیاسپذیری پایین در آنها کارآیی پایین و مصرف بالای برق را به همراه داشته است. حال آنکه در نسلهای جدید استخراج که عمدتا معطوف بر بهکارگیری پردازندههای گرافیکی و سیستمهای ذخیره است، مصرف برق بهشدت کاهش مییابد و راندمان استخراج بالا میرود که دستیابی به این مهم در حال حاضر، جز با واردات این تکنولوژیها میسر نخواهد بود.
۳- افزایش بودجه تحقیق و توسعه صنعت رمزارز
بهطور کلی افزایش سهم بودجه تحقیق و توسعه، یکی از راهکارهای شناختهشده در درمان بیماری هلندی است که سیاستگذار در برخی موارد مانند افزایش بودجه نانوتکنولوژی توانسته است تولید ملی را تقویت کند. اما معمولا بودجه تحقیق و توسعه در کشور، مصروف فعالیتهای علمیای میشود که ثروتآفرین نیست و نقشی در زنجیره تولید ملی ایفا نمیکند. در حال حاضر با توجه به توسعه فعالیتهای دانشبنیان در زمینه رمزارزها در کشور، میتوان منابع قابل توجهی از تحقیق و توسعه در کشور را به این سمت اختصاص داد که ثروتآفرین و حتی ارزآفرین هستند. انتشار توکنهای با پشتوانه دارایی، توسعه صرافیهای غیرمتمرکز و تامین مالی غیرمتمرکز از جمله مواردی خواهند بود که درصورت حمایت دولت میتوانند به شکوفایی تامین مالی در بخش واقعی اقتصاد و جهش تولید ملی منجر شوند.
منبع : دنیای اقتصاد