«بامداد بیست و پنجمین روز اولین ماه زمستان سال دو صفر برای من خوش‌یمن نبود، ساعت از دو بامداد گذشته بود و بدن نیمه‌جان پدرم احیا نمی‌شد، تلاش عزیزان اورژانس به جایی نرسید و سری تکان دادند و با واژه «تسلیت می‌گوییم» غم دنیا روی سرم آوار شد… ساعت زندگی پدر در یک شب سرد بارانی در خانه خودش و در همان کوچه بن‌بست که دوست داشت، برای همیشه از حرکت ایستاد…
برای من دیدن پدری که سال‌ها صلابتش مثال راه و روش زندگی‌ام بود، در بستر بیماری و رنجوری روزهای آخر چنان دردناک و غصه‌دار بود که رهایی از تن خسته و آرامش مطلق ابدی‌اش، تنها اندکی از درد فراقش می‌کاهد. باباجانم تمام تلاشم را کردم که فرزند خوبی برایت باشم، کم و کاستی اگر بود به بزرگواری خود ببخش. خداحافظ جناب سرهنگ من.»

منبع : خبر آنلایننوشته تلخ بهرام رادان در پی درگذشت پدرش/ عکس