اولین دولت از گام دوم انقلاب اسلامی پدید آمد، اتفاقی که در تحلیلهای بینالمللی بلند مدت اشاره ای به آن نبود است؛ رییسجمهوری با شعارهای مبتنی بر گفتمان ناب امام و رهبری پیروز میدان نبرد شد.
اولین دولت از گام دوم انقلاب اسلامی پدید آمد، اتفاقی که در تحلیلهای بینالمللی بلند مدت اشاره ای به آن نبود است؛ رییسجمهوری با شعارهای مبتنی بر گفتمان ناب امام و رهبری پیروز میدان نبرد شد.
ویژگیهای متنوع و منحصر به فردی را در این موضوع به شرح زیرشاهد بودهایم:
ابتدا می توان به نحوه ورود آیتالله رئیسی به رقابتهای انتخاباتی اشاره کرد که خلاف قواعد انتخاباتی بود و ورود بدون اطلاع قبلی و روال رایج، اما بر اساس یک تکلیف سیاسی و مکتبی.
نکته بعدی نحوه تبلیغات بود که ایشان هر خانه را یک ستاد تبلیغاتی معرفی کردند و ستادهای متنوع ایشان هم بیشتر جنبه همین مسئله را به خود گرفت. ستادهای که بعضاً محل تردد افراد تابلودار و حامیان پروپا قرص دولت فعلی بودند.
نکته دیگر اینکه آیتالله رئیسی با وجود اینکه رئیس یک قوه بودند اما این چنین نبوده که حاشیههای انتخابات را برای کسب قدرت بیشتر پذیرفته و اقدام کرده باشند، بلکه با توجه به وضعیت کشور که بر اساس تاثیرات منفی تحریمها، گرانی، بیکفایتی، فساد اداری و تهدیدات خارجی که باعث نابسامانی اقتصادی و تنگی معیشت مردم مستضعف شده بود، با توصیه دلسوزان، این مسئولیت را به اجرا گذاشتند.
اخلاص در ورود ایشان موجب جلب قلوب مردمی شد که در وطن دوستی خود را حفظ کرده بودند.
امروز، بجای سئوال در خصوص علت عدم مشارکت، خوب است علت مشارکت را جویا شویم، با وجودکرونا و هجمهی سراسری رسانههای معاند و نارضایتی عمومی مردم از بیکفایتی دولت حاضر، بدرستی که حضور مردم یک اتفاق شگفتیساز در صحنه استراتژیکی کشور بوده است.
انتخاب رئیسجمهور انقلابی و فراجناحی با روحیه انقلابی انتظار تشکیل دولتی با جامعه مدیران انقلابی را بوجود آورده است.
محدودیت رئیسجمهور منتخب در ایجاد خانوادهای همگون، از حیث گفتمانی، جامعهای پرکار و مردم دوست، علاقمند به خدمت، مطیع نسبت به خط تدابیر شخص رئیس جمهور و دولت بسیار حائز اهمیت است.
نکته قابل توجه وجود دارد و آن اینکه آقای رئیسی همواره بر فراجناحی بودن دولت خودشان تاکید داشتند اما یک نکته حائز اهمیت است.
عدم تعلق سیاسی به جناح های سیاسی دلیل کافی برای تشکیل یک دولت رنگارنگ از حیث بینش و نگرش تیم دولت نیست. لازم است که دولت از یک تیم منسجم از حیث بینش، نگرش و منش انقلابی تشکیل شود. کسانی که به فکر بر راه دولت اعتقاد دارند و حاضر هستند در این راه به صورت جهادی تلاش کنند ما شاهد هستیم کسانی با تعلق خاطر های ثابت شده به دولت قبلی امروز رنگ عوض کرده و آماده استفاده از فرصت این دولت برای کسب قدرت و یا احیانا منافع مادی خود هستند.
اگر ما اسناد مربوط به طرحهای امثال هانتینگتون و شخصیت هایی این چنین مانند جین شارپ و کاستلز را مرور کنیم میبینیم که خط استحاله را برای براندازی دنبال میکنند.
بنده تاکید میکنم با توجه به شرایط به وجود آمده که عمده این ها را از جانب تدابیر دولت حاضر می دانم لازم می دانم که دولت آقای رئیسی باید یک هم همگونی شدیدی را داشته باشد و خط فرمان دولت بدون خطاپذیری قابل پیگیری و نظارت کافی باشدو هرگونه اختلاف مبنایی و نگرشی در تیم دولت موجب کندی و خطا در اقدام خواهد بود؛ کماکان یکی از سه شعار اصلی دولت مبارزه با فساد است و مبارزه با فساد یک کار بسیار دقیق سریع و پر هزینه به حساب می آید.
. هر خطایی در تشخیص و یا تعلل در انجام فرمان موجب خسارت هایی می شود که ممکن است روند مبارزه با فساد را در سطح کشور دچار اختلال و یا حتی توقف کند.
یکی از خسارتهای محتمل در دولت آینده ورود افرادی است که سابقه آنها در خط مدیریت ایشان غیر قابل دفاع و خسارت بار بوده است به طوری که همه جامعه کارکنان و مراجعه کنندگان مجتمع از ایشان گلهمند هستند و به عبارتی نارضایتی عمومی ایجاد کردهاند چطور ممکن است اینها وارد تیم دولتی شوند که میخواهد پرتلاش جهادی بام با روحیه مبارزه با فساد برای مردم گشایشی ایجاد کند آیا اینها می توانند در کنار تدابیر دولت کمک حال دولت باشند حتما این نیست و متاسفانه در اخبار غیررسمی که صادر میشود و از این افراد مطرح هستند که لازم است رئیس محترم دولت در برابر فشار هایی از این دست مقاومت کرده و نسب انتخاب افراد بر اساس الگوی انقلابی خودشان عمل کنند.
در بدنه فعلی دولت افراد توانمندی وجود دارند که آنها ظالمانه در مواجهه با دولت لیبرال کنار گذاشته شده اند و کافیست آنها را شناسایی و در این سازمان جدید به کار گرفت البته جوانانی هم هستند که علیرغم استعداد و توانایی های ویژه از سوی هیچ کدام از احزاب سیاسی جذب نشده اند اینها جماعتی هستند متدین به راه انقلاب و اساساً بیگانه با رفتارهای مزورانه سیاسی.
درباره معارضه دولت آقای رئیسی آنها را میشود به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم کرد در بخش داخلی زرسالاران باند بازان مفسدان سیاسی و اقتصادی و جماعتی قدرتطلب که هنر آنها حفظ قدرت در ۴۲ سال گذشته بوده قرار دارند و در سوی دیگر جهان استکباری که از ابتدای تولد انقلاب اسلامی با آن مخالفت کردند با هر شخص و دولت و جریان انقلابی مخالفت می کنند و حال که دولتی انقلابی روی کار آمده طبیعی است که یکی از مخالفین محکم باشند البته چون دولت انقلابی هست و ضریب نفوذ و تخریب آنها به شدت کاسته خواهد شد. فقط یک نقطه لازم است در این شهر عرض کنم که پذیرفتن این واقعیت مقدمه تدبیر برای مواجهه با خسارت های ناشی از خرابکاری های این جماعت خواهد بود. واقعیت این است که مردم با اعتماد و امیدی عمیق به شخص آقای رئیسی وارد این کارزار شدند و هرگونه خطا و خسارت غیرقابل جبران خواهد بود.
اگر دولت در تشخیص افراد و مدیران خود دچار خطا در تشخیص شود این مسئله همه تلاش ها و زحمات به وجود آمدن این دولت را می تواند در کوتاه مدت دچار حاشیه های متنوع و تخریب چهره دولت شود.
بنده عمیقاً باور دارم که علی رغم اینکه دولت باید یک دولت فراجناحی باشد اما در حوزه مدیریت کاملاً بر اساس خط فرمان عمل کند این تا زمانی باید اتفاق بیفتد که سیستم ها و ساختارهای معروف اصلاح شوند و تا زمانی که این اصلاحات انجام نشده باید به صورت منسجم و منظم کارها پیگیری و به انجام برسد و در این موقعیت لازم است که افراد صالح در مناسب مسئولیتی قرار بگیرند و بر اساس تدابیر دریافتی عمل کنند هر گونه خطا پذیری در این موضوع موجب خسارتهایی میشود که روند اصلاح ساختارها را دچار هزینه می کند.
تیم دولت باید مومن به اهداف عالی و آرمانهای نظام باشند و در خلوت ها و جلسات غیررسمی و مأموریت های خودشان را روی میز معامله با جماعت زیاده خواه نگذارند.
کسانی که در خلوت گاه های وزارت صمت و رفاه در مراکز تولید ثروت قرار دارند و با یک سیستم های معیوب خودشان را سالها بر این کرسیها حفظ کردهاند خوب می دانند چگونه باید دولت را تحت تأثیر اهداف خودشان حفظ کنند و تنها چاره این افراد مومن و محکمی هستند که بتوانند در برابر این گونه وسوسه ها مقاومت و ماموریت خودشان را با اخلاص انقلابی به انجام برساند و الا ریشه فساد در کشور خشکانده نخواهد شد و این افراد امسال خودشان را بازتولید خواهند کرد.
سیدمهدی رفیعی راد
پژوهشگر حکمرانی اسلامی