به گزارش رمز فردا به نقل از آنا بجلسه ۳۵۷ شورای اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در خصوص «بازنگری آییننامه ارتقای مرتبه اعضای هیئت علمی» با حضور حجتالاسلاموالمسلمین سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، منصور غلامی، وزیر علوم، دکتر محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، علیاکبر حقدوست، معاون آموزش وزارت بهداشت، حجتالاسلام مصطفی رستمی، ریاست نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، حسین سلیمی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی، عبدالرضا باقری، قائممقام وزیر علوم، شهرام یزدانی، رئیس مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی وزارت بهداشت، محمود کمرهای، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و عبدالله جاسبی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.
تدوین آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی چقدر زمان برده است؟
آییننامهای که اگر چه به تعبیر عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی حاصل مشورت با دانشگاههای کشور و تشکیل ده کارگروه است و پیوستهای مجزایی برای دانشگاههای آزاد و علوم پزشکی در نظر گرفته و ملاحظات دیگر بخشها چون نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و علوم انسانی و اجتماعی در آن گنجانده شده است ولی با اما و اگرهای زیادی از سوی مسئولان دانشگاهی و اعضای شورای اسلامی شدن دانشگاهها مواجه شده است.
مدت تدوین و میزان کار تخصصی روی این آییننامه که به گفته عاملی قرار است جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی مورد نظر گام دوم انقلاب را از طریق دانشگاه محقق کند با اظهارات غلامی، وزیر علوم در تضاد است؛ زیرا که غلامی در جلسه مذکور اعلام کرد آییننامه با عجله و در فرصت کمی نگارش شده است.
مسیر ارتقای اساتید در آییننامه تفکیک نشده است
از سویی علیاکبر حقدوست، معاون آموزشی وزارت بهداشت معتقد است این آییننامه به هیچ عنوان در جهت رسیدن به اهداف آرمانی انقلاب اسلامی نبوده و به گفته شهرام یزدانی، رئیس مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی وزارت بهداشت تقسیم کار آکادمیک و وظایف هیئت علمی به تفکیک سطوح ارتقای اعضا در آن دیده نشده و یک مربی از همان مسیری ارتقاء مییابد که استاد تمام و نقشهای جدید هیئت علمی برای گذار از دانشگاه نسل سوم و چهارم و نشان دادن وظایف کلانتر آنها نسبت به جامعه پیرامونی و توسعه کشور تعریف نشده است.
ضمانت اجرایی مفاد مطول آییننامه چیست؟
آییننامهای که بیش از آنکه به گفته عبدالرضا باقری، قائممقام وزیر علوم همهجانبهنگر باشد به نوعی مطولگویی میافتد و دیالوگ کنشگرانه با مخاطب خود که اعضای هیئت علمی دانشگاهها باشند، ندارد و حجم زیادی از وظایف فرهنگی، آموزشی و پژوهشی را در قالب مادهها و تبصرههای مختلف بر دوش استادان قرار میدهد. نهاد رهبری با آنکه متولی ماده ۱ این آییننامه(فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی) است و کارویژههای زیادی هم ذیل آییننامه در بخش فرهنگی برای اعضای هیئت علمی تعریف کرده، درباره ضمانت اجرایی آییننامه صحبتی نمیکند؟ لذا تضمینی مشخصی هم برای اجرایی شدن آییننامه همچون دهها آییننامه و سند ملی دیگر که تنها نوشته شدهاند، نمیتوان قائل شد.
اگر مقاله نه پس چه چیزی؟
اگر چه به گفته دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی آییننامه تلاش کرده از تکیه بر مقالات پژوهشی جهت ارتقای اساتید دوری کند اما در جایگزینی هم مأموریتهای متعددی تعریف کرده که به نظر نمیرسد بدون تغییر ساختاری در دانشگاه بتوان اجرایی شدن همه آنها را از شخص استاد انتظار داشت.
از سویی بخش آموزشی و پژوهشی آییننامه شرایط چندان متفاوتی از گذشته را ارائه نمیکند و کماکان مقاله، داشتن دانشجوی دکتری و کارشناسی ارشد و داوری مقالات و همایشها و تألیف کتاب، یکی از ملاکهای قوی برای ارتقای اساتید است، با این وصف انتظار تغییری در حوزه آموزش و پژوهش از شخص استادان چندان معقول به نظر نمیرسد.
آییننامه نباید کاسبکاری را جایگزین فرهیختگی کند
به نظر میرسد آییننامه سعی کرده برای تجاریسازی علم و دانشگاههای کارآفرین جایگاه ویژهای قائل شود اما به گفته حسین سلیمی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی متوجه آسیبهای آن نیست. سلیمی معتقد است تجاریسازی علم اگرچه بسیار خوب است اما در ارتقای هیئت علمی که مرتبهای بالاتر از فرهیختگی است، نمیتواند نقش تعیینکننده و جایگزین داشته باشد و امتیازهای این حوزه برای ۵۰ درصد اعضای هیئت علمی کشور که در رشتههای علوم انسانی مشغول خدمت هستند، قابلیت اجرا ندارد. کسی که نظریه اصیل و نوآوری دارد، میتواند سرآمد پژوهشی باشد، نه آن کسی که از جایی پول بیشتری جذب میکند. نباید کاسبکاری جایگزین فرهیختگی شود.
روح مأموریتگرایی در آییننامه گم است/ ارتقا بدون کرسی نظریهپردازی هرگز
از مطالعه آییننامه مسئلهمندی و مأموریتگرایی اخذ نمیشود به گونهای که محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی نیز معتقد است برای این آییننامه مأموریت دانشگاه و تناسب آن با هیئت علمی مهم نیست و حرکت دانشگاه را با مأموریت تطبیق نمیدهد درحالیکه مأموریتگرایی بر ارتقا مقدم است، آنچه در این آییننامه مورد توجه بوده، ارتقای فرد است درصورتیکه ارتقای فرد موجب ارتقای سازمان نمیشود و باید بین مأموریت و اقتصاد آموزش عالی و ارتقای سازمان و فرد تناسب برقرار کرد. همچنین بدون برگزاری کرسی نظریهپردازی، هیچ استادیاری نباید استاد شود، بدون توجه به این موضوع نمیتوان جهش را شاهد بود.
نمایندگان ملت کجا هستند؟
همچنین نقش و اظهار نظر برخی نهادها و قوا در این آییننامه جا افتاده است، به عنوان مثال نقش نمایندگان ملت در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در تدوین این آییننامه حذف شده است درصورتیکه اظهار نظر نمایندگان مجلس در آییننامهای که جامعه علمی را برای تحقق تمدن نوین اسلامی مجهز میکند، اساسی به نظر میرسد.
اگر نظر همه دانشگاهها را بپرسیم؟
اگر آنگونه که دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزیر علوم و وزارت بهداشت مطرح میکنند که از اظهار نظرهای همه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور برای تدوین آییننامه استفاده کردهاند، میتوانند فهرستی از میزان موافقت و همراهی یا مخالفت دانشگاهها با هر یک از مادهها و تبصرههای آییننامه را هم اعلام کنند تا میزان انتظارات دانشگاهیان در رابطه با اعضای هیئت هم مشخص شود.
اظهارات دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره آییننامه چندان واقعی به نظر نمیرسد چرا که برخلاف گفتههای او، رؤسای دانشگاههای مطرحی چون دانشگاه آزاد اسلامی یا علامه طباطبایی به آن نقد جدی دارند و نگاه آییننامه به دانشگاه خود اعم از آزاد یا علوم انسانی را یک نگاه درجه دو میدانند. چه بسا دیگر دانشگاههای کشور هم انتقاداتی داشته باشند که از سمع و بصر وزارت علوم و شورای اسلامی شدن دانشگاهها دور مانده است.
این موارد در کنار دهها مورد دیگر، موضوعاتی که از حوصله این نوشتار خارج است این گزاره را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی اگر ایرادات خود را رفع نکند و دید همهجانبهنگر نداشته باشد بعید نیست که به نوشتار و مصوبهای برای تنها نشستن در کنار اسناد دیگر تبدیل شود یا در اجرا آن قدر به نتایج غیرقابل انتظار برسد که خود وسیله حذف خود شود.