تهران- ایرنا- نویسنده و بازیگر سینما و تلویزیون معتقد است: هنر اگر مفهومی را در قالب ظرف سینما بگنجاند که صرفا تکیه بر یک سری شعائر قومی و بومی باشد و توان این را نداشته باشد که به مفهوم جهانشمول تبدیل شود، آن مفهوم در ارتباط با مخاطب، ضد سینما میشود.
سیدحسن میرباقری اظهار داشت: نسبت رشد و ارتقای سینما را باید با رشد و ارتقای جامعه و در یک موازنه و تراز سبک و سنگین کرد. به همان میزانی که سطح آگاهی و بینش عمومی اجتماعی بالاتر میرود فرهنگ نیز دچار چالش میشود و مولفههای جدید ظهور و بروز پیدا میکند. سینما نیز به عنوان رکن اصلی فرهنگ در هر جامعهای به واسطه همین ظهور و بروزها رشد و گاهی افول پیدا میکند و چالشهای فرهنگی است که این نسبت را تعیین میکند.
در چهار دهه گذشته، سینمای ایران از یک نگاه ارزشی و با اتکای به ساختارهای فرهنگی در چارچوب آرمانهای انقلاب مسیر خود را آغاز کرد و رفته رفته به تعالی رسید
بازیگر مختارنامه (نقش ابراهیم بن مالک اشتر) خاطرنشان کرد: در چهار دهه گذشته، سینمای ایران از یک نگاه ارزشی و با اتکای به ساختارهای فرهنگی در چارچوب آرمانهای انقلاب مسیر خود را آغاز کرد و رفته رفته به تعالی رسید.
کارگردان مجموعه تلویزیون یلدا (۱۳۹۱) تصریح کرد: چارچوب سینما در ایران با تعاریف سینما به عنوان یک ظرفیت هنری در یک نموداری، بالا و پایین رفته و نسبت به فرهنگ جامعه فراز و فرود داشته است. وقتی سینما قوت میگیرد این یک مولد فرهنگی است. در شرایط فعلی هم محرکههایی سینما را تقویت میکنند و مولدهای آزمون و خطا هستند و شفاف و روشن نیستند.
نویسنده مختارنامه گفت: سینما مسیر خود را یافته مانند بیماری که داروهای مختلفی برای آن تجویز میشود و در نهایت داروی شفابخش آن جور میشود. امروز، به واسطه نسل جوان و با استعدادی که داریم و با تکیه بر سبقه تاریخی سینما در چهار دهه گذشته شاهد رشد و توسعه صنعت سینما در قالب امکانات و محتوا بودیم. به واسطه اینکه بخش بزرگی از تغییر و تحولات متاثر از جهان سینماست و ارتباط زیادی به سینمای بومی ندارد.
محرکهایی اصرار دارند سینما را به کنشهای جدید وادارند
وی افزود: سینمای بومی پیرو سیاستهایی است که برای آن تعریف میشود و دچار آزمون و خطاست تا آن اتفاق خوب برایش بیافتد. محرکهایی اصرار دارند سینما را به کنشهای جدید وادارند و اینها مولدهای بزرگی است که همواره در این چهار دهه در مقاطع مختلف از ظرفیتهایی بهره برده و این مساله به رشد ساختاری و محتوایی آن کمک کرد.
میرباقری گفت: اینکه چرا در این مقطع سینمای ما به سمت سینمای طنز رفته است؟ اصولا ما چیزی به عنوان سینمای طنز نداریم و طنز فقط در نمایش و نمایشهای تخت حوضی معنا پیدا میکند آنچه مرسوم است سینمای کمدی است. اصولا طنز در سینما مفهومی ندارد و هرگز ندیدم برای سینما ظرفیت صرفا سرگرمی تعریف شده باشد. کار کمدی مخاطب پسند است، ضمن این که سرگرمی است، باید آموزنده هم باشد و سوال مفهومی در ذهن مخاطب ایجاد کند و طرح سوال و معما کند.
هرگز ندیدم برای سینما ظرفیت صرفا سرگرمی تعریف شده باشد، کار کمدی مخاطبپسند است، ضمن این که سرگرمی است
بازیگر مسافر ری اظهار داشت: این روزها بیشتر جوکهای مرسوم و عامیانه و شوخیهای مرسوم در مراودات را سر هم میکنند و آن را به نام کار طنز به روی پرده میبرند.
وی از اجارهنشینها به عنوان فیلم سینمایی موفق در گونه کمدی نام برد و گفت: این فیلم ضمن مفرح بودن، طرح سوال و ذهن مخاطب عام را هم درگیر خود و در ضمیر ناخودآگاهش دچار چالش میکند. اثر به اصطلاح طنز یا کمدی که طرح سوال نکند، کار کمیک نیست.
این بازیگر سینما و تلویزیون معتقد است: سینما یک عنصر وارداتی است؛ این که چقدر در چارچوب ساختار فرهنگی بتوانیم بهره ببریم، مساله قابل بحثی است. این که بگوییم ما صاحب سینما هستیم کلام گزافی است، بلکه از جایی شکل گرفته و بستر آن فراهم شده است.
سینمای کمدی صرفا سرگرمی نیست
میرباقری گفت: ایران به دلیل این که همواره در زمینه خلاقیتهای هنری در تمام شاخههای هنری از این ظرفیت بهره برده، توانسته به شایستهترین شکل جایگاه خوبی برای خود تعریف و جایگاه در شانی برای خود ایجاد کند.
نویسنده و بازیگر سریال معصومیت از دست رفته تصریح کرد: فیلم کمدی حال به اصطلاحی طنز یا خندهدار که تماشاچی میبیند ضمن این که سرگرمی است باید آموزنده هم باشد، اما در عرف و از حیث اخلاقی باید سوال مفهومی در ذهن مخاطب ایجاد کند و طرح معما یا مساله کند.
بازیگر زخم کاری (فصل سوم) گفت: عنوان طنز در مورد سینما مفهومی ندارد زیرا نمایش تختحوضی نیست. هرگز ندیدم برای سینمای کمدی ظرفیت صرفا سرگرمی تعریف شده باشد. سینمای طنز در مقطع فعلی به رشد ساختاری و محتوایی آن کمک کرد، اما سینمای امروز که به سمت طنز رفته در واقع سینما نیست.