ضرورت وجود مدیران توانمند در مدیریت کلانشهرها

تهران کلانشهر پرامکاناتی است اما از امکانات آن به درستی استفاده نمی‌شود.
گفته می‌شود که ۶۰ درصد امکانات کشور در تهران است حال آنکه اگر جمعیت تهران در روز به ۱۲ میلیون هم برسد نهایتا ۱۵ درصد اهالی ایران را در خود جای داده است اما با وجود این همه امکانات، چرا تهران این‌قدر مشکلات دارد؟
به گفته کارشناسان، تهران و کلانشهرها به اقدامات فوری، یکساله، چهارساله و بلندمدت نیاز دارند که گزارش حاضر بیشتر درباره اقدامات فوری، یکساله و چهارساله است.
البته طبق قانون شوراها، شورای شهر بدون هماهنگی دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی، قادر به انجام کارهای اساسی نیست و معمولا کلانشهر‌ها با مشکلات خرد و کلانی رو‌به‌روست که حمایت دولت‌ها را هم در کنار اقدامات شهری می‌طلبد.
اولویت فوری؛
بهداشت عمومی کلانشهرها
نگاهی به خیابان‌ها، درخت‌ها، اتوبوس‌ها و… نشان می‌دهد که شهرداری اغلب کلانشهرها در اولین و بدیهی‌ترین وظیفه خود یعنی نظافت و بهداشت عمومی شهری، کم‌کاری می‌کنند.
یک خانم خانه‌دار به گزارشگر کیهان می‌گوید: «درخت‌ها خیلی کثیف است. قبلا با آب و سم می‌شستند و به همین دلیل حشرات کمتر بود اما الان مدت‌هاست که نمی‌شویند.»
یک کارمند بازنشسته نیز تصریح می‌کند: «شهرداری مدام می‌گوید پول نداریم اتوبوس بخریم. آیا شستشوی بیرون اتوبوس‌ها، تمیز کردن داخل اتوبوس، تعویض صندلی‌های چرک و سیاه شده و رنگ‌آمیزی هم پول زیاد می‌خواهد؟!»
فرد همراه ایشان که کارمند یک اداره دولتی است، می‌گوید:« وضعیت شهر مرا به یاد دهه ۶۰ می‌اندازد. انگار به آن دوران برگشته‌ایم؛ البته فقط به بدی‌هایش. اتوبوس‌های کثیف، شلوغ و فرسوده و خیابان‌های پر از خاک و زباله. در تابستان‌ها، گرد و خاک زیاد است و کف خیابان صرفا با جارو تمیز نمی‌شود و به شست وشو نیاز دارد اما شهرداری بی‌توجه است. حتی پیاده‌روها هم کثیف و پر از زباله و ته سیگار است. اینکه مردم باید رعایت کنند درست است اما سطل زباله کم و البته بسیار کثیف و بدبوست.»
او می‌افزاید: «امیدوارم شورا و شهرداری جدید، به نظافت و بهداشت عمومی در صدر همه مسائل اهمیت بدهد چون با وجود جمعیت زیاد، بیماری کرونا و فرهنگی که درست شدنش سال‌ها زمان می‌برد، تامین بهداشت عمومی شهر، وظیفه شهرداری است.»
مسائل تکراری و مشکلات پابرجا
نگاهی به رسانه‌ها نشان می‌دهد که سال‌هاست از ترافیک، آلودگی و… می‌گویند و می‌نویسند و مسئولان هم قول می‌دهند و کار هم می‌کنند اما مشکلات تهران و اغلب کلانشهرها همچنان باقی است و البته بیشتر هم شده است.
یک روزنامه‌نگار می‌گوید: «همه، راهکارهای بهبود وضعیت شهر تهران را بلدیم اما عمل نمی‌کنیم. معضل ترافیک از بیشتر بودن خودروها نسبت به معابر است و هر چه تهران بزرگ‌تر شده بیشتر از آن خودرو اضافه شده است. حذف تک‌سرنشین‌ها در کنار افزایش وسائل نقلیه عمومی، راهکار کاهش ترافیک و آلودگی هواست اما هیچ ارگان و دستگاهی، عمل به آن را بر عهده نمی‌گیرد، به ویژه حذف تک سرنشین‌ها.»
او می‌افزاید:« بدون هماهنگی با پلیس راهور، دستگاه‌های دولتی و… شورا و شهرداری کلانشهرهایی مثل تهران توان اجرای همین طرح ساده و گره‌گشا حذف تک سرنشین‌ها را ندارند. تهران مثل فردی چاق با‌ اندامی نامتناسب است که توان راه رفتن و نفس کشیدن ندارد و در مرز سکته است و باید در کوتاه مدت با حذف تک سرنشین‌ها و در بلندمدت با انتقال کارخانجات و سرمایه‌های اضافی به شهرستان‌ها، اصلاح و قابل زندگی شود.»
یک راننده اتوبوس می‌گوید:
« موتورسیکلت‌ها، یکی از عوامل شلوغی و بی‌نظمی شهر شده‌اند. به هیچ قانونی هم تن نمی‌دهند و از پیاده‌رو و راست و چپ و بالا و پایین جاده‌ها عبور می‌کنند. بیشتر ترمزهای ما که موجب اعتراض مسافران می‌شود بخاطر موتوری‌هاست.»
یک کارشناس اقتصادی تصریح می‌کند:
«موتورسیکلت‌ها نان آورند اما نظم شهر را به هم ریخته‌اند. موتورسیکلت، وسیله کسب درآمد یا شغل دوم بسیاری از ساکنان تهران است. نه می‌توان در کوتاه مدت حذفشان کرد و نه رهایشان گذاشت. موتورسواران مسافربر، باید مثل سازمان تاکسیرانی و تاکسی‌های اینترنتی، ساماندهی شوند. پلیس هم باید با متخلفان برخورد کند. این طوری سرقت‌های موتورسیکلتی هم شدیدا کاهش می‌یابد. مشکل دودزا بودن و آلودگی‌های سفید آنها هم باید رفع شود.»
یک خانم ساکن مرکز شهر می‌گوید:
« بازار تهران یک مکان گردشگری است نه خرید عادی. هر منطقه باید بازارهای خودش را داشته باشد تا مردم مجبور نباشند به مرکز شهر بیایند. اگر قیمت‌ها همه جا یکی باشد، کسی برای ۲۰ درصد تخفیف، به مرکز شهر نمی‌آید. اگر مرکز شهر، خلوت شود، کارها بهتر پیش می‌رود. باید کاری کنند که رفت و آمد به مرکز شهر و از شرق به غرب و شمال به جنوب و برعکس کاهش یابد و هر کسی مایحتاج و شغل خود را در محل سکونت داشته باشد.»
محمد علوی استاد اقتصاد شهری به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید:« رفع مشکلات تهران و دیگر کلانشهرها، عزم ملی می‌طلبد، چون در کشور ما همه چیز به پایتخت و بعضا کلانشهرها، ختم می‌شود و مثلا قفل شدن تهران یعنی قفل شدن ایران. در طول این سال‌ها بارها مسئولان از تمرکززدایی سخن گفته‌اند اما به دلائل جناحی و غیره عمل نکرده‌اند. چون رئیس‌جمهورِ مخالف جناح ما گفته مهاجرت معکوس انجام بشود، ما مهاجرت به تهران را تشدید می‌کنیم یا برای گران‌تر شدن املاک پایتخت که به نفع یک اقلیت محض است، مدام مردم را ترغیب به سکونت در تهران می‌کنیم و می‌گوییم راهکار خلوت شدن مرکز کشور، گرانی مسکن است، آن هم در حالی که اکثر امکانات کشور را در پایتخت جمع کرده‌ایم و حاضر به باز توزیع هم نیستیم. نتیجه آن می‌شود سکونت در پانسیون، خودرو و… برای یک لقمه نان. بنابراین، باید تهران را نجات بدهیم نه اینکه با طرح پرهزینه تعویض پایتخت، از مشکلات فرار کنیم.»
نیاز مبرم به مدیران شجاع و کارآمد
«با مدیران آهسته بیا آهسته برو که…‌، نمی‌شود در یک دکه هم تحول ایجاد کرد چه برسد به شهر تهران!» این نظر یک بازنشسته راه‌آهن است که روی سکوهای سنگی اطراف تئاتر شهر نشسته.
او می‌افزاید:« اینکه برخی مسئولان شهری فقط به فکر گذران چهار سال باشند و به دوره بعدی یا مناصب بالاتر فکر کنند نمی‌شود کاری کرد. مثلا هشت سال است که وضعیت چهارراه ولی‌عصر و اطراف تئاترشهر و پارک دانشجو افتضاح است اما نه کسی کاری کرد و نه صدایی از کسی درآمد.»
جوانی که حرف‌های این بازنشسته را می‌شنود، می‌گوید:« به نظر می‌رسد، اعتراض و انتقاد اغلب هنرمندان ما جناحی است. اگر وضعیت اطراف تئاترشهر در هشت سال گذشته در دوران شورای شهر قبلی رخ داده بود، فریادها بلند می‌شد اما اینجا تبدیل به جایی برای خرده‌فروشی مواد مخدر، دعوا و درگیری، تجمع و ده‌ها ناهنجاری دیگر شده اما به جز چند نفر، اغلب هنرمندان هیچ اعتراض و انتقادی نکردند و تنها راهکاری که مسئولان دادند، دیوارکشی به دور تئاتر شهر بود.»
یک چای فروش محوطه تئاترشهر می‌گوید:
«وضعیت پارک دانشجو خصوصا در این هشت سال، روزبه روز بدتر شده است.» او به کف زمین اشاره می‌کند و می‌افزاید:« ببین حتی جارو هم نمی‌کنند. پارک پر از معتاد و خرده‌فروش مواد مخدر است. البته نیروی انتظامی گاهی وقت‌ها کارهایی کرده، اما انگار بقیه مسئولان اینجا را رها کرده‌اند.»
با مردم درباره وضعیت چهارراه ولی عصر صحبت می‌کنم و تقریبا گلایه‌های شبیه هم دارند و راهکارهای مشابه یکدیگر.
یک جوان اما علاوه‌بر اشاره به مشکلات این نقطه شهر، پیشنهاداتی هم ارائه می‌کند. او می‌گوید:
«اینجا به هر چیزی شبیه است جز یک مکان هنری و فرهنگی. دستفروشی شغل شریفی است اما جایش اینجا نیست. لااقل کتاب و محصولات فرهنگی و هنری بفروشند نه کباب و لباس. داخل پارک دانشجو و محوطه تئاتر شهر، وحشت‌آور است. بعد انتظار دارند، مردم بیایند تئاتر. هنرمندان جرات آمدن به تئاتر شهر را دارند که مردم بیایند؟!»
این دانشجوی هنر تصریح می‌کند:
«معتادان و خرده‌فروشان مواد و… را بیرون کنند. سکوهایی برای تئاتر خیابانی در داخل پارک بسازند و نمایش‌های خوب و باکیفیت اجرا کنند. به‌ویژه که در شرایط کرونا، در سالن‌ها امکان اجرای نمایش نیست، فضا را برای حضور افراد فرهیخته در پارک فراهم کنند، اگر قرار است دستفروشی بشود؛ کتاب و محصولات فرهنگی و هنری بفروشند و با هماهنگی نیروی انتظامی از بین دانشجویان و بچه‌های تئاتر؛ افرادی را تحت عنوان «تئاتر یار» یا عنوان دیگری برای حفاظت از کل این مکان و پارک، به کار بگیرند و پلیس از آنها حمایت کند.»
شلوغی سرسام‌آور خیابان انقلاب به ویژه از میدان فردوسی تا چهارراه
ولی‌عصر و شلختگی محوطه این چهارراه جلوی چشم همه است اما در طول این هشت سال، اقدامی برای ساماندهی آن نشده است. نظیر این بهم ریختگی و فلاکت‌نمایی از شهر و کشور، در دیگر چهارراه‌ها و میادین تهران هم به وضوح دیده می‌شود.
یک دانشجو می‌گوید:« وضعیت چهارراه ولی عصر تا آن طرف میدان انقلاب هم بهتر از اینجا نیست. این منطقه با وجود تئاتر شهر، دانشگاه تهران و کتابفروشی‌ها؛ نماد فرهیختگی تهران و ایران باید باشد اما نزدیک چهارراه ولی عصر و میدان انقلاب از چهار طرف، حتی امکان راه رفتن نیست. ضمن اینکه زباله و کثیفی در پیاده‌روها، خیلی زیاد است. انگار شهر را رها کرده‌اند. خیابان انقلاب را فرهیختگان باید اداره کنند.»
ضرورت‌های یک کلانشهر
و انتظار از شوراهای شهر
همه مردم و کارشناسان بر مسائلی چون لزوم تکمیل خطوط مترو، افزایش اتوبوس‌ها و تاکسی‌ها در کلانشهر‌ها و لزوم درختکاری انبوه در داخل و اطراف کلانشهرها، احداث پارکینگ، تخریب و نو‌سازی ساختمان‌هایی شبیه پلاسکو، احیای بافت فرسوده پایتخت و زیبا شدن شهر به لحاظ بصری، مبارزه با فساد در دستگاه‌های شهری و از این قبیل اتفاق نظر دارند.
یک استاد دانشگاه هم می‌گوید:
« تهران به عنوان یک کلانشهر و پایتخت یک کشور اسلامی با وجود امکانات زیاد، نباید دغدغه‌ای جز علم و فرهنگ داشته باشد اما بی‌تدبیری و ناکارآمدی شهری، موجب شده که وضعیت حاکم بر این کلانشهر به شرایط یک ابرروستا عقبگرد کند. هنوز باید به اتوبوس و نظافت و از این قبیل بپردازیم حال آنکه تهران به شدت دچار فقر فرهنگی است از نوع رانندگی برخی افراد گرفته تا هنر و..»
بدون شک کلانشهر‌ها دارای مشکلات عدیده‌ای هستند و شهرداری و شورای شهری توانمند و دلسوز می‌خواهند، مردم انتظار دارند فردی پرکار و پرتلاش، انقلابی، کارآمد، فسادستیز و بی‌حاشیه با هماهنگی دولت، مجلس و دیگر دستگاه‌ها به رفع یا کاهش مشکلات کلانشهرها بپردازد نه اینکه مدام از نداری‌ها ناله کند و به جای کار به نظریه‌پردازی درباره وظایف دیگران بپردازد.
نگاهی به کلانشهرها، نشان می‌دهد با جابه‌جایی و استفاده بهینه از امکانات موجود بسیاری از مشکلات رفع یا کم می‌شود و با اضافه کردن امکانات ضروری جدید، می‌توان کلانشهرها را به خوبی اداره کرد.

نویسنده قاسم رحمانی

این مطالب را نیز ببینید!

فرسوده‌ها نو شدند

به گفته معاون وزیر راه و شهرسازی در مدت‌زمان فعالیت دولت سیزدهم، برای ۲۸۶ هزار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *