هفته قبل خبر خودکشی دانشجوی پسادکترای فیزیک دانشگاه فردوسی مشهد منتشر شد و پیش از آن نیز اردیبهشت سال جاری خبر خودکشی چهار دانشجوی دستیاری پزشکی، جامعه و فضای علمی کشور را با بهت و اندوه فراوان مواجه کرد. انتشار این اخبار تأثربرانگیز که جامعه نخبه و سرمایه های آینده کشور را در بر می گرفت، موجب شد که زنگ خطری در این زمینه به صدا در آید و بار دیگر بررسی چرایی رخداد این گونه حوادث مورد بررسی و موشکافی کارشناسان امر قرار گیرد.
رمز فردا به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران بر اساس رسالت خبری خود، ضمن بررسی ابعاد این موضوع، سختی ها و مشکلات جامعه دانشجویی به ویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی، و بررسی چرایی رخداد این گونه حوادث در بین اقشار تحصیلکرده جامعه، به سراغ کارشناسان و مسئولان دانشگاه که علاوه بر سمت های اجرایی، در دانشگاه نیز مشغول تدریس بوده و با دانشجویان درارتباط هستند، رفت و در این زمینه در گزارشی به مشکلات دانشجویان تحصیلات تکمیلی و علل وقوع چنین حوادثی و هچنین راهکارهایی برای عدم تکرار اینگونه حوادث جبران ناپذیر پرداخت. در بخش اول گزارش ایسنا، دکتر علی اصغر اصغر نژاد فرید با بیان این که «دانشجویان در دوران تحصیلات تکمیلی درگیر کمالگرایی هستند» افزود: استانداردهای سختگیرانه و خودملامت کردن بسیار زیادی در بین دانشجویان دیده میشود. دانشجویان ممکن است در طول دوره تحصیلشان بخواهند نسبت به بقیه برتری داشته باشند و هنگامی که با نشانههایی خلاف آن چه میخواهند روبرو میشوند، احساس بیارزشی پیدا میکنند. وقتی که فرد همه زندگی خود را بر روی درس سرمایهگذاری میکند، احساس رضایتی که توقع دارد ممکن است کسب نکند. انسان به جزایر امنی همچون “دعا”، “سرگرمی”، “تفریح” و “ورزش” نیاز دارد.
رمز فردا به نقل از گزارشگر ایسنا، همه این جوانانِ از دسترفته، سرمایههای ارزشمندی برای کشور بودند که برای حفظِ وجود نازنین آنها و بهرهمندی از توان و ظرفیت علمی آنها، نباید از هیچ کوشش و تلاشی دریغ میشد. چه فشارها و مشکلاتی (تحصیلی، کاری، معیشیتی) باعث شده است تا این جوانان عزیز کشور، اقدام به خودکشی کنند؟ چه راهکارهایی برای شناسایی افرادی در معرض خطر وجود دارند؟ اهمیت مداخلات روانشناسی چقدر ضرورت داشته و این موضوع در دانشگاهها و مراکز علمی کشور تا چه میزان جدی گرفته میشود؟بنابراین با هدف بررسی ابعاد مختلف این موضوع با دکتر سید کاظم ملکوتی، روانپزشک، استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران و عضو جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران و دکتر مریم معصومی، روانپزشک و دبیر کمیته پیشگیری از خودکشی گفتوگو کردیم.
ارزیابی شدت خودکشی موضوع بسیار جدی است
دکتر سید کاظم ملکوتی در گفت و گو با ایسنا، ضمن اشاره به موضوع مشاورههای خودکشی گفت: یکی از موضوعات مهم در انجام مشاوره خودکشی، ارزیابی شدت، فکر و قصد خودکشی فرد در هر جلسه است. عنوان میشود که این ارزیابیها حتماً در چند جلسه نخست انجام شود، زیرا این احتمال وجود دارد که وضعیت بیمار در هر جلسه متغیر باشد. اگر شدت، فکر و قصد خودکشی از شدت بالایی برخوردار نبود، میتوان این جلسههای مشاوره را به صورت مستمر ادامه داد؛ بنابراین ارزیابی شدت خودکشی موضوع بسیار جدی است و اگر همکار روانشناس یا روانپزشک نسبت به این موضوع شک کند، باید این ملاحظات را در نظر بگیرد.
عوامل خطر افزایشدهنده خطر خودکشی
عضو جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران افزود: عوامل خطر (risk factor) خودکشی در کشورهای غربی، ۸۵ تا ۹۰ درصد مربوط به اعصاب و روان یعنی افسردگی و ناامیدی هستند و در کشورهای شرقی از جمله ایران، ۶۰ تا ۸۰ درصد عوامل روانی- اجتماعی (psychosocial)، خانوادگی و فرهنگی هستند. عوامل خطر اصلی در ایران به صورت کلی، ناامیدی و افسردگی است که حدود ۶ برابر، خطر خودکشی را افزایش میدهد؛ در کنار آن، سابقه اقدام به خودکشی حدود ۹ برابر، مصرف الکل ۳ برابر، سیگار ۲ برابر و بیکاری حدود ۶ برابر خطر خودکشی را افزایش میدهند. بنابراین میتوان گفت، مجموعهای از عوامل اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی، روانی در کنار هم، فرد را مستعد خودکشی میکنند.
توجه به ابعاد مختلف مشکلات اقشار تحصیلکرده
دکتر ملکوتی با اشاره به مشکلات مختلف اقشار تحصیلکرده جامعه گفت: در موضوع خودکشی دستیاران پزشکی و دانشجوی پسادکتری دانشگاه فردوسی مشهد باید به این نکته توجه کرد که این افراد انتظاراتی دارند که برآورده نشده و به بنبست رسیدهاند. بنبست یعنی ناامیدی، ناامیدی یعنی افسردگی و افسردگی خطر خودکشی را به شدت افزایش میدهد. به عنوان مثال، دانشجوی پسادکترا همزمان با تحصیل باید چند مقاله ارائه کند و فعالیت پژوهشی انجام دهد که از این جهت ایرادی وجود ندارد و رویه در تمام دنیا به همین شکل است؛ اما در بحث حقوق، حقوق یک دانشجوی پسادکترا کفاف زندگی را نمیدهد. در عین حال، نرخ بیکاری در بین اقشار تحصیلکرده بالاتر است.
وی افزود: فشار کاری و تحصیلی، بیکاری، حقوق کم و موارد دیگر از جمله عواملی هستند که فرد را به سمت افسردگی، ناامیدی، بیکسی هدایت میکنند و در این بین، عوامل ژنتیکی نیز نقش دارند. در این شرایط، مغز در حالت خلسهای قرار میگیرد که امکان تصمیمگیری مانند شرایط عادی از بین میرود و فرد دست به اقدامی میزند که بعد از بهبود، از انجام آن پشیمان میشود. یعنی در لحظهای که فرد نیاز به کمک، حمایت، تنها نبودن و درمان دارد، مغز از کار افتاده و اگر این حمایتها وجود نداشته باشد، فرد، فرقی نمیکند که کارگر، خانهدار، دانشجو، پزشک، متخصص باشد، اقدام به خودکشی میکند.
عضو جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران خاطر نشان کرد: بنابراین عوامل خطر به صورت عمومی وجود دارند، ولی این عوامل در بین اقشار تحصیلکرده تاحدودی از شدت بیشتری برخوردار است و شرایط برای آنها سختتر میشود که باید به این مسائل توجه جدیتری شود. خودکشی یکی از آسیبهای اجتماعی است که شرایط اقتصادی و اجتماعی به شدت روی آن مؤثر است. به عنوان مثال، زمانی که شاخص توسعه انسانی (human development index) پایینتر است، میزان خودکشی افزایش پیدا میکند.
اهمیت مراجعه به موقع به مراکز مشاوره و روانشناسی
دکتر مریم معصومی، دبیر کمیته پیشگیری از خودکشی نیز با اشاره به لزوم مراجعه به موقع به مراکز مشاوره و روانشناسی گفت: این مراکز در کشور کم نیستند و معتقدم مراجعه به این مراکز کم است؛ یعنی همان بحث اَنگ یا استیگما باعث میشود که فرد از مراجعه به مراکز مشاوره و روانشناسی خودداری کند. توزیع متخصص در شهرها و استانهای مختلف کشور به درستی انجام شده است، اما مشکل اینجاست که ارجاع به درستی صورت نمیگیرد و احتمالاً در موضوع خودکشی دانشجوی پسادکترا دانشگاه فردوسی مشهد، این روند به درستی صورت نگرفته است.
دبیر کمیته پیشگیری از خودکشی تأکید کرد: بنابراین مراکز مشاوره در دانشگاهها باید بتوانند دانشجویانی که دچار مشکل هستند را شناسایی و به سرعت به این مراکز تخصصی معرفی کنند و ارجاع دهند. از سوی دیگر، افراد با این سطح تحصیلات، انتظاراتی دارند که برآورده نشده است و طبیعتاً با توجه به شرایط اقتصادی و اوضاع بیکاری در بین اقشار تحصیلکرده، خطر خودکشی افزایش پیدا میکند.
ارتباط استاد و دانشجو مخدوش شده است
دکتر ملکوتی نیز با اشاره به لزوم فعالیت مراکز مشاوره در دانشگاهها گفت: فکر میکنم در تمام دانشگاههای کشور این مراکز مشاوره وجود دارند. زمانی که چند هزار دانشجو در دانشگاه حضور دارند، دانشگاه وظیفه دارد این خدمات را به دانشجویان ارائه کند. موضوع دیگر در محیطهای دانشگاهی، رابطه میان استاد و دانشجو است که معتقدم درحال حاضر مقداری مخدوش شده است. از استاد انتظار داریم مثل یک مربی (coach) رفتار کند و برای دانشجویان در مباحث درسی، اخلاقی و رفتاری، الگو باشد. این رابطه حرفهای میان استاد و دانشجو اکنون خدشهدار شده است و در برخی از دانشگاهها شاهد رفتارهای امری و دستوری، نگاه از بالا به پایین هستیم که استرس ویژهای به دانشجویان وارد میکند. توجه این موضوعات به هیچ عنوان نفیکننده رعایت نظم و قانون در محیط دانشگاه نیست، اما این شکل رفتار و نگاه از بالا به پایین میتواند تأثیرات سوء به همراه داشته باشد. این موضوعات، اهمیت وجود و فعالیت مراکز مشاوره و روانشناسی در دانشگاهها را به خوبی نشان میدهد.
لزوم آموزش مردم جهت مراجعه به مراکز بهداشت روان
عضو جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران با اشاره به فعالیت مراکز بهداشتی در شهرهای مختلف کشور افزود: در شهرهای بزرگی مانند تهران، مشهد و اصفهان در زمینه فعالیت مراکز بهداشتی، ضعفهایی وجود دارد؛ اما این مراکز در شهرهای کوچک به خوبی فعال هستند و حتی در برخی از این مراکز، خدمات جامع بهداشت روان و مشاورههای رایگان افسردگی و پیشگیری از خودکشی ارائه میشود. اما مردم چندان از این خدمات استفاده نمیکنند. در آخرین مطالعهای که حدود ۱۰ سال قبل انجام شد، اگر تنها ۲۵ درصد مردم ناراحتی اعصاب و روان داشته باشند، بالغ بر ۶۰ درصد آنها از خدمات موجود در این حوزه استفاده نمیکنند.