مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو در ایران با اشاره به آنکه میراث فرهنگی و بودجه با بحرانهای جدی روبه روست گفت: میراثفرهنگی هیچگاه در اولویت نبوده این درحالی است که دعوای امروز دنیا بر روی هویت و اصالت است.
به گزارش رمز فردا به نقل ازخبرنگار ایلنا، ایران از جمله کشورهایی که است باتوجه به تمدن کهن و سابقه تاریخی که دارد مملو از آثار باستانی است که میتواند با حفظ و احیای آنها یادگاری از هویت و اصالت را برای آیندگان به جای گذارد. در این میان پرداختن به اشتراکات فرهنگی و هنری کشورهای مختلف که زمانی دارای مرز مشترک بودند راهی برای ماندگارتر شدن تاریخ و میراثفرهنگی است. با عبدالمهدی مستکین (مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو در ایران) درباره اهمیت همین بخش گفتگو کردیم.
پرداختن به مباحث مشترک فرهنگی و هنری تا چه اندازه میتواند در پیشبرد و طرح دیپلماسی فرهنگی و برقراری ارتباط بین کشورها موثر باشد؟
جندی شاپور یک شهر کامل دانشگاهی بود و بسیاری از دانشجویان از خارج برای تحصیل میآمدند و تمام مغزهای جهان از رم و یونان و… ترک جلای وطن میکردند و به ایران میآمدند. درواقع ایران باستان مرکزی برای پذیرش و جذب مغزهایی بود که از شهر و دیار خود فرار میکردند و در کنار مغزهای ایرانی به تحصیل علم میپرداختند. بر این اساس کاوشهای باستانشناسی را نیز در جندی شاپور آغاز کردیم و اکنون نیز درحال رایزنی با باستانشناسان برجسته یونسکو در آمریکا و اروپا، یونان، ایتالیا، فرانسه و آلمان هستیم تا با هماهنگی وزارت میراث و گردشگری به ایران بیایند و بر اساس طرح آدامز، گمانهزنیها را شروع کنند. البته حدود ۲ سال پیش ضلع شمال شرق دانشگاه بعد از یک فصل کاوش، هویدا شد و اتفاق بزرگی بود و نشان میداد که چه ظرفیت خفته عظیمی در کشور ما وجود دارد.
هرچند حدود ۲ سال پیش در جندی شاپور کاوش باستانشناسی انجام شد اما درحال حاضر وضعیت و شرایط این محوطه باستانی، قابل دفاع و در خور مجموعهای کهخیز قرار گرفتن در عرصه میراث جهانی را دارد، نیست. برنامه شما به عنوان بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو در ایران چیست؟
نباید فراموش کرد که چنین اثری با چنین عظمتی قرنها در غبار غفلت باقی مانده بود و کسی کاری به کار آن نداشت. بعد از آنکه این اثر ثبت جهانی میشود به یکباره با موجی از مطالبات روبه رو میشود که نیازمند توجه است. سالهاست که کشاورزان در آن منطقه کشت و کار میکنند. متولیان امر و دولت باید وارد عمل شوند و معوض این زمینها را به کشاورزان بدهند و محوطه آزادسازی شود. حتا در پرتو این اتفاق شاهد توجه به آرامگاه یعقوب لیث صفاری هستیم که کامل مرمت شد.
در آغاز راه قرار داریم و باید آنها را حفاظت و احیا کنیم. اگر بتوانیم جندی شاپور را احیا کنیم تبدیل به یکی از مقاصد گردشگری جهانی میشود. چراکه این منطقه یک شهر دانشگاهی متعلق به ۲ هزارسال پیش است و میتواند عیان شود. البته این محوطه نیازمند چندین فصل کاوش باستانشناسی است و میتواند همچون شهر ممنوعه چین سالانه میزبان میلیونها گردشگر باشد. یک شهر دانشگاهی هشت ضلعی که نخستین سیفونهای دنیا و سیستم خاص آبیاری را در خود جای داده.
وزارت میراث و گردشگری از کمبود بودجه و به تبع آنعدم عملیاتی شدم فصول جدید کاوش در جندی شاپور خبر میدهد. آیا بخش فرهنگی کمیسیون ملی یونسکو در ایران همانند زمانی که بم به دلیل زلزله تخریب شد و یونسکو از طریق ژاپن بودجهای برای مرمت این بنا در نظر گرفت، برنامهای برای کمک به این مهم دارد؟
گام نخست برای تحقق این مهم ثبت جهانی سابقه جندیشاپور در یونسکو بود و گام دوم ثبت میراث مادی این اثر است. برای این امر، جمهوری اسلامی ایران باید بسترهایی آماده کند و پرونده آن را فراهم کند که در دست اقدام است. هرچند اولویتهای زیادی برای ثبت جهانی وجود دارد اما برخی از اولویتها جریان ساز هستند. از عرصه و عیانی صحبت میکنیم که برای جهان منحصر به فرد است. جندی شاپور مجموعه یک شهر است که بسیاری از موارد را در برمیگیرد. تاکنون ۱۰ جلد کتاب درخصوص جندی شاپور به چاپ رسیده و شاهد اتفاقات خوب در این خصوص هستیم. ضمن آنکه زمانی دراین خصوص صحبت میکنیم که وضعیت میراث فرهنگی و بودجه با بحرانهای جدی روبه روست، البته این مهم منافاتی با انجام تلاش برای نجات محوطههای تاریخی و باستانی ندارد. در مرحله نخست زمینهای کشاورزی اطراف جندی شاپور باید تخلیه شود. دولت باید آسیبهای بصری منطقه را حذف و مانع ساخت و سازهای جدید شود و رفع تعرض صورت گیرد و شرایط را بهبود بخشد.
چرا دولت درخصوص رفع تعرضات جندی شاپور تعلل میکند؟
اساسا میراثفرهنگی ما هیچگاه در اولویت نبوده و نگاه به میراثفرهنگی در درجه چندم قرار دارد. حتا در مباحث انتخاباتی نیز شاهد آن بودیم که کاندیدای ریاست جمهوری صحبتی از میراثفرهنگی نمیکردند. در صورتی که در جهان، میراثفرهنگی حرف اول را میزند و صنعت گردشگری که با محوریت میراثفرهنگی در جهان فعال است بعد از نفت رتبه دوم اقتصاد و درآمدزایی را به خود اختصاص داده است. هرچند کرونا کمی این حوزه را کند کرد اما درحال حاضر در شرف رونق دوباره است. امروزه شاهد آن هستیم که روستاییان ما با فعال شدن گردشگری واحدهای بومگردی را راه انداختهاند و میزبان گردشگران میشوند. با وجود آنکه عزمی در این خصوص در کشور ما به راه افتاده اما بسیار کند پیش میرود.
سال گذشته در راستای ثبت جهانی منظر فرهنگی تاریخی اورامانت، شاهد برگزاری نمایشگاه گروهی عکس «اورامان: دامان آسمان» بودیم که به ابتکار کمیسیون ملی یونسکو- ایران برگزار شد. برگزاری این نمایشگاه و معرفی آن در عرصه جهانی تا چه اندازه در پیش برد روند ثبت جهانی پرونده منظر فرهنگی تاریخی اورامانت موثر بود؟
این چشمانداز در غرب کشور که یک منطقه بکر و دیده نشده در داخل و عرصه جهانی است، مورد استقبال بازرسان یونسکو قرار گرفت. آنها با حضور در اورامانات عنوان کردند که گویی وارد جهانی جدید شدند که ترکیبی از طبیعت و عظمت وجودی اراده انسانهاست. حتا با دیدن نمایشگاه عکس، عنوان کردند که اگر اورامانات را نمیدیدند میگفتند که این عکسها دروغ است اما بعد از دیدن آن منطقه میگویند که این عکسها گویای واقعیت اصلی آن منطقه نیست. درحال حاضر نیز کشمکشهای پرونده رفع شده و به زودی معرفی خواهد شد.
طی سالهای اخیر شاهد برگزاری نمایشگاههای هنری مشترک بین هنرمندان ایرانی و خارجی بودیم از جمله نمایشگاه خوشنویسی راه ابریشم. برگزاری چنین رویدادهایی که در بر گیرنده اشتراکات فرهنگی و هنری است چقدر به ایران کمک میکند تا با کشورهای همسایه و سایر کشورهایی که اشتراکات هنری و فرهنگی دارد، به ثبت مشترک دست بزند و وارد چالشهایی از جمله ثبت یک اثر مشترک توسط کشوری خاص نشود؟
دراین خصوص با دونگرش روبه رو هستیم. یک نگرش انفعالی است به این شکل که ما دارای ظرفیتهای متعددی هستیم پس کار خاصی نمیکنیم. نگرش دوم اینگونه است که حال که چنین ظرفیتهایی داریم آیا کام دیگران را با آن شیرین کردهایم؟ دیگران هم این اتفاقات را میشناسند؟
به نظر من، بیکنشی در دنیای امروز به معنای مرگ است. یک مرگ تدریجی، چراکه کشورها بسیار هوشیار و بیدار شدهاند و دعوای امروز دنیا بر روی هویت و اصالت است و حتا بسیاری از کشورها در صدد هویتسازی برای خود بر میآیند و ما در این میان قدر داشتههای خود را نمیدانیم. خوشنویسی هنر هزارانساله اجداد ماست اما طی چند سال اخیر از آن جهت که به این هنر ایرانی اسلامی توجه نکردهایم شاهد آن بودیم که برخی از کشورها این هنر را از آن خود کرد و نمایشگاههای آنچنانی برگزار کردند و حتا کشور چین بحث هنر خوشنویسی چینی را معرفی کرد. از دوسال پیش برای نخستین بار تصمیم گرفته شد تا به این هنر توجه شود. از این رو برگزاری نمایشگاه رقص قلم را مطرح کردیم و کشورهای مختلف در آن مشارکت کردند و در یونسکو مصوب شد اطلس جامع خوشنویسی در مسیر جاده ابریشم توسط جمهوری اسلامی ایران تهیه شود. درعین حال برای نخستین بار در جهان بر آن شدیم تا هواپیماهای پهن پیکر را به نام مشاهیر خوشنویسی نامگذاری کنیم. برای نخستین بار یکی از هواپیماها به نام میرعماد حسنی قزوین نامگذاری شد و مسافران کاتالوگ معرفی این خوشنویس را دریافت میکنند. حتا نام پرواز به نام میرعماد است. این امر ادامه خواهد داشت و با ایرلاینهای معروف صحبت شده که در آینده نام پروازهایی مانند عطار، فردوسی و… راخواهیم داشت.
تهیه اطلس جامع خوشنویسی در مسیر جاده ابریشم در چه مرحلهای قراردارد؟
در مرحله جمع آوری اسناد هستیم. تهیه یک اطلس جهانی کار دشوار و زمان بری است.