در پی بحران کرونا و عوارض و مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن، حدود پنج میلیون نفر از دانشآموزان کشور ترک تحصیل کردند؛ در اینجا به مشکلات ساختاری و زیرساختی چنین اتفاق ناخوشایندی اشاره نخواهد شد، تنها این آمار را در گوشه ذهن داشته باشیم که بیش از نیمی از این دانشآموزان ترک تحصیل کرده، دختران بودهاند بهویژه در آغاز دوره متوسطه و در مناطق محروم. این دختران ترک تحصیل کرده، در نهایت با زندگیشان چهکار میکنند؟ بدیهی است که آنان خود نقشی در ترک تحصیل خویش نداشتهاند و این نتیجه مشکلات موجود و تصمیم خانواده برای آنان بوده است؛ تصمیمی که در نهایت به ازدواج بسیاری از آنان انجامیده. به گفته مدیرکل دفتر توسعه اجتماعی معاونت جوانان وزارت ورزش:«آمار ازدواج در سال ۹۹ حدود ۴.۴ درصد نسبت به سال قبل از آن رشد داشته که روندی افزایشی و مثبت تلقی میشود.» پرسش این است که مثبت از چه نظر؟ از نظرافزایش ازدواج نوجوانان ترک تحصیل کرده؟-در اینجا ابدا به کودک همسری اشارهای نمیکنیم!- افزایش وام ازدواج برای گروه سنی زیر ۲۳ سال، افزایش وام مسکن و هر وام دیگری، در مناطق محروم بیش از هرچیزی، یک تاثیر مهم دارد؛ افزایش تعداد ازدواجها در سنین نوجوانی، دختری که ناچار از ترک تحصیل شده و با ازدواجش، هر دو خانواده عروس و داماد میتوانند به چند نوع وام دست یابند، چرا باید هنوز در خانه پدری مانده باشد. آنگاه بله ازدواج در بحران کرونا چنان رشدی داشته است، در حالیکه ۹ میلیون مجرد قطعی هم در کنار این افزایش ازدواج داریم، چرا این ۹ میلیون مجرد نتوانستند ازدواج کنند؟ چرا شاخص و کیفیت این ازدواجهای نوجوانانه در مناطق مرحوم و دیگر مناطق کشور، از سوی مسئولان سنجیده نمیشود؟ آیا تا به حال کسی از مسئولان سری به این نوجوانان زود ازدواج کرده و سریع مادر شده، زده است تا بداند این افزایش چه تبعاتی درپی داشته است؟ فقط برای نمونه به یکی از تبعات دردناک چنین ازدوجهایی اشاره میکنیم و میگذریم و تصمیم و قضاوت را به دیگران وامیگذاریم؛ دختر ١٣ساله سراوانی (سیستانوبلوچستان) حین زایمان درگذشت. او در ١٢ سالگی ازدواج کرده و ٣ ماه بعد باردار شده بود!
*آذر فخری