«خبرنگار»؛ شخصی که از او انتظار می رود چشم و گوش جامعه باشد و در حقیقت وظیفه سنجش واقعیتها و اطلاعرسانی به مردم را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. خبرنگارهای واقعی با وجود محدودیت های موجود از گذشته تا کنون همواره تلاش کرده اند مرجعیت خود را در بین مخاطبانشان حفظ کنند. آنها با تهدیدها و بی احترامی ها کنار آمده اند و گاه با وجود آگاهی از خطرات احتمالی، جانشان را در کف دستانشان گذاشته اند و به استقبال خطر رفته اند. برخی از همین خبرنگارها در این مسیر حتی جانشان را از دست دادهاند و یا دچار آسیبهای فیزیکی و روحی سختی شدهاند. اما در این راه فقط یک چیز اهمیت دارد؛اینکه مردم به آنها چه نگاهی دارند.
با چنین نگاهی، به مناسبت ۱۷ مرداد ماه ـ روز خبرنگار ـ ایسنا بار دیگر به میان مردم رفته است تا نگاه آنها را جویا شود و از مردم بپرسد انتظاراتشان از یک «خبرنگار» چیست. آنچه در ادامه می خوانید گزارشی است از این مواجهه رو در رو آن هم در روزهای اوج کرونا.
خبرنگار حذف نمی شود
در قدم اول به یک دانشجوی رشته علوم سیاسی که در خیابان انقلاب قدم میزند، برخورد می کنیم. از او می خواهیم تا انتظارش را از خبرنگاران در چند جمله بگوید. توضیح می دهد: «خبرنگار خوب کسی است که زیر بار دروغ، تحریف و سانسور نرود و قلم خود را نفروشد.»
به عقیده این دانشجو نقش خبرنگار به قدری پررنگ است که قابل حذف نیست و فارغ از زمان و مکان، یک خبرنگار میتواند کشوری را تکان دهد.
دوام بیاورید!
رهگذری در خیابان انقلاب و در نزدیکی یک دکه روزنامه فروشی، ضمن ابراز این عقیده که نگاه خوبی نسبت به خبرنگاران ندارد، درباره دلایل آن، چنین میگوید: «به نظر من خبرنگاران وضعیت خوبی ندارند و در شرایطی فعالیت میکنند که مدام سانسور می شوند. المانهای لازم برای یک خبرنگار آزاد بودن وجود ندارد.»
این رهگذر در ادامه و در پاسخ به این سوال که انتظاراتش از یک خبرنگار چیست، میگوید: «انتظار من از خبرنگاران در حال حاضر این است که فقط در این وضعیت دوام بیاورند.»
بیشتر اخبار خوب را انتشار دهید
در ادامه راه یک سرباز، ضمن ابراز علاقه نسبت به پاسخ دادن به پرسشی درباره شغل خبرنگاری، این چنین ابراز عقیده میکند: «خبرنگاران واقعا شغل سختی دارند و تمام زندگی خود را صرف اطلاعرسانی به مردم در حوزههای مختلف میکنند؛ از این بابت از خبرنگاران تشکر میکنم و این روز را صمیمانه تبریک عرض میکنم.»
این سرباز همچنین درباره انتظار خود از فعالان این صنف میگوید: «انتظار من از خبرنگاران داخلی صداقت در انتشار اخبار است. در این اوضاع شرایط سخت، انتظار دارم خبرنگاران بیشتر اخبار خوب را انتشار دهند و دنبال حاشیه نروند.»
شما جسورید
یک دانشجوی علوم اجتماعی نیز درباره اهمیت شغل خبرنگاری این چنین ابراز عقیده میکند: «مردم خبرنگاران را جسور میدانند و معتقد هستند که فعالان این صنف تقریبا در همه صحنهها حضور دارند.»
او به حرف هایش اضافه می کند: «به نظر من نیز خبرنگاران انسانهای جسوری هستند که تلاش میکنند فارغ از نهادی که در آن مشغول فعالیت هستند، حرف خود را بزنند.»
تیزبین و صادق باشید
رهگذری دیگر در حالی که با قهوهای از خیابان عبور میکند، در گفتوگو با خبرنگار ایسنا دیدگاه خود درباره حرفه خبرنگاری را این چنین بیان میکند: «خبرنگاری مخصوصا برای خود من که از بیرون این حرفه را دنبال میکنم شغل جذابی است اما از طرفی فکر میکنم این جذابیت ظاهری است و کار پرخطری به ویژه با وجود شرایط کنونی است.»
این مرد همچنین درباره انتظاراتش از یک خبرنگار بیان میکند: «از یک خبرنگار، تیزبینی و صداقت انتظار دارم و به نظرم این دو اصول مهمی هستند که هر خبرنگاری باید رعایت کند.»
به عقیده این مرد صداقت از این لحاظ مهم است که خبر همان طور که واقعیت دارد منعکس داده شود نه بر اساس رویکرد جناح خاصی. تیزبینی هم از این جهت اهمیت دارد که ما در حال حاضر در عصر بمباران خبری زندگی میکنیم و در عرض نیم ساعت ممکن است صدها اتفاق در جهان رخ دهد اما تشخیص اینکه کدام خبر ارزش پوشش دادن دارد، نیازمند تیزبینی یک خبرنگار است که باید مد نظر باشد.
خبرنگارهایی که در ارومیه فوت کردند را می شناختید؟
خانمی حدودا ۵۰ ساله که در حال دوچرخه سواری در گوشه خیابان است، برای لحظه ای توجهمان را به خود جلب می کند. به سمتش می رویم و سوالمان را تکرار می کنیم؛ «شما از یک خبرنگار چه انتظاری دارید؟» با لبخندی می پرسد، «شما خبرنگار هستید؟» وقتی پاسخ مثبتمان را می شنود، چنین ادامه می دهد: «لطفا از موضوعات مربوط به خانم ها بیشتر بگویید. خیلی خوشحالم که دخترخانم هایی مثل شما وارد کارهایی مثل خبرنگاری شده اند و می توانند صدای ما باشند.»
او نگاهش به خبرنگارها را مثبت توصیف می کند و از آنها می خواهد در انتقال خبر صادق باشند. اما ناگهان چهره اش در هم می رود و می پرسد، «شما خبرنگارهایی که اخیرا در ارومیه فوت کردند را می شناختید؟ دوستان شما بودند؟ … چقدر دلم کباب شد وقتی خبرش را خواندم.»
از او خداحافظی می کنیم. چهره مهشاد کریمی ـ خبرنگار تازه درگذشته ایسنا ـ بار دیگر مقابل چشمانمان می آید. حدود ۴۰ روز قبل بود که مهشاد را به خاک سپردیم و برای همیشه با او خداحافظی کردیم؛ همان طور که حسن قریب و اسماعیل عمرانی ۱۶ سال قبل از میانمان پر کشیدند. از دست دادن هر کدام از آنها نتیجه ناکارآمدی ها بود و همچنان هم مسببان اصلی این حوادث تلخ معرفی نشده اند. حالا پرسشی دیگر در ذهنمان شکل می گیرد؛ «خبرنگارها برای پاسخگویی به انتظارهای مردم، چه انتظاراتی از مسوولانشان دارند؟!»
ایسنا آمادگی انتشار نظرات سایر مخاطبانش درباره انتظارها و توقعاتشان از خبرنگارها را دارد.
منبع : ایسنا